"بغلم کن مایولی بدجنس!"
"بغلم
کن مایولی بدجنس!"
چان حس کرد کل بدنش با شنیدن اون لحن یه لرز واضح رفت و دیگه نتونست خودشو کنترل کنه آهسته روی تخت خزید و از پشت هیکل دوست پسرش رو که بخاطر دو لایه پلیور و شالگردن پفکی تر از همیشه شده بود بغل کرد.
بک با حس حلقه شدن بازوهای چان دور خودش لبخند رضایتمندی زد و عمیق نفس کشید.
"من خیلی خوش اخلاقم! مگه نه؟ "
صد درصد".
__________________________________
fic: Divorced Romeos, رومئو های مطلقه
Couple: Chanbaek
Genre: Romance , Comedy , Smut
Writers: Emerlad & Jisaw
Wattpad: @LiviaFictions
Channel: @Snowflake_Fic
عاححح این فیکو هنوز نخوندم ولی انقد تعریفشو شنیدم که گفتم براتون بزارمشش:))))
چان حس کرد کل بدنش با شنیدن اون لحن یه لرز واضح رفت و دیگه نتونست خودشو کنترل کنه آهسته روی تخت خزید و از پشت هیکل دوست پسرش رو که بخاطر دو لایه پلیور و شالگردن پفکی تر از همیشه شده بود بغل کرد.
بک با حس حلقه شدن بازوهای چان دور خودش لبخند رضایتمندی زد و عمیق نفس کشید.
"من خیلی خوش اخلاقم! مگه نه؟ "
صد درصد".
__________________________________
fic: Divorced Romeos, رومئو های مطلقه
Couple: Chanbaek
Genre: Romance , Comedy , Smut
Writers: Emerlad & Jisaw
Wattpad: @LiviaFictions
Channel: @Snowflake_Fic
عاححح این فیکو هنوز نخوندم ولی انقد تعریفشو شنیدم که گفتم براتون بزارمشش:))))
۴.۷k
۲۳ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.