به نام خالقی چون رهامیر را آفرید
به نام خالقی چون رهامیر را آفرید
من عاشق بودم اما اون نبود
من شیرین بودم اما اون فرهاد نبود
من لیلی بودم اما اون مجنون نبود
من ژولیت بودم اما اون رومئو نبود
من نویسنده بودم اما اون شاعرش نبود
من مال اون بودم اما اون مال من نبود
من رفیق بودم اما اون نارفیق بود
من پروانه بودم اما اون آسمونم نبود
من ستاره بودم اما اون ماهم نبود
من زمین بودم اما اون خورشیدم نبود که دورش بچرخم:)
من تو سرما دنبالش رفتم اما اون تو گرما با یکی دیع خوش بود
آره من با همه بدیاش ساختم اما اون برای یه مشکل کوچیک رفت:)
کاش اینو نمیگفت حداقل:(هیچوقت تنهات نمیزارم قول میدم.)
من عاشق بودم اما اون نبود
من شیرین بودم اما اون فرهاد نبود
من لیلی بودم اما اون مجنون نبود
من ژولیت بودم اما اون رومئو نبود
من نویسنده بودم اما اون شاعرش نبود
من مال اون بودم اما اون مال من نبود
من رفیق بودم اما اون نارفیق بود
من پروانه بودم اما اون آسمونم نبود
من ستاره بودم اما اون ماهم نبود
من زمین بودم اما اون خورشیدم نبود که دورش بچرخم:)
من تو سرما دنبالش رفتم اما اون تو گرما با یکی دیع خوش بود
آره من با همه بدیاش ساختم اما اون برای یه مشکل کوچیک رفت:)
کاش اینو نمیگفت حداقل:(هیچوقت تنهات نمیزارم قول میدم.)
۳.۴k
۱۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.