مقابل دریا که میرسم
مقابل دریا که میرسم
فقط برای چشمهایت دعا میکنم
اما تو هرگز مستجاب نمیشوی
ببار
ببار که باز باورت کنم
ببار در همین کوچه پس کوچه های بارانی
ببار در همین کوچه مهتاب
راستی قرارمان
"همان ساعتِ نمیدانم"
ساعت لجوجی که هیچ عقربه ای
روی شانه هایش به خواب نمیرود
یادت نرود
تو
همیشه فرصت کوتاه منی برای شعر
تا می ایم رمزمه ات کنم
زود تمام میشوی
میدانم سالهاست
ساعت قرارمان
یک دقیقه به هیچ است
و من همیشه
یک دقیقه دیر میرسم
فقط برای چشمهایت دعا میکنم
اما تو هرگز مستجاب نمیشوی
ببار
ببار که باز باورت کنم
ببار در همین کوچه پس کوچه های بارانی
ببار در همین کوچه مهتاب
راستی قرارمان
"همان ساعتِ نمیدانم"
ساعت لجوجی که هیچ عقربه ای
روی شانه هایش به خواب نمیرود
یادت نرود
تو
همیشه فرصت کوتاه منی برای شعر
تا می ایم رمزمه ات کنم
زود تمام میشوی
میدانم سالهاست
ساعت قرارمان
یک دقیقه به هیچ است
و من همیشه
یک دقیقه دیر میرسم
- ۱.۸k
- ۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط