مافیا قدرتمند من فصل دوم پارت

مافیا قدرتمند من فصل دوم پارت «1»




ویو سوریا.الان دیگه خیلی گذشته دیگه نمیتونن پیدامون کنن البته امیدوارم. اروم بلند شدم شن ها رو از روی صورتم تکوندم و اروم ا/ت بلند کردم و صورتش تمیز کردم که بیدارشد.
ا/ت. سوریااا نجات پیدا کردیم ( ترس
سوریا. (بغلش کردم و گفتم) اره عزیزم بلند شو کیفتم بردار راه بیوفتیم باید خیلی زود یه جاده پیداکنیم تا از این جهنم خلاص شیم.
ا/ت.. باشه
(ادمین. ا/ت و سوریا راه افتادن و ساعت ها زیر افتاب داغ راه رفتن اما هیچ جاده ای پیدا نکردن داخل کیف ا/ت یه اب معدتی و دوتا کولوچه بود (کیفش کوچیک بود) و باید تمام روز رو با همین سر میکردن.)
سوریا. ا/ت تشنمه بیا بشینیم اینجا یکم استرحت کنیم و یه چیزی بخوریم. ( خسته ونفس زنان
ا/ت. باشه (کیفمو باز کردم و بطری اب و به سوریا دادم و گفتم
ا/ت. سوریا فقط همین یه بطری اب با دوتا کلوچه رو داریم (نگران
سوریا. لعنتی کاش بیشتر از داخل ون کابین بر میداشتم ا/ت باید اب رو جیره بندی کنیم تا بتونیم یه راهی برای رفتن از این جهنم پیدا کنیم.
ا/ت. باشه. (نگران
سوریا. ا/ت دیگه داره شب میشه اگه راه بیوفتیم ممکن گم بشیم هرچند همین الانشم نمیدونیم کجاییم بیا امشب و اینجا استراحت کنيم فردا صبح دوباره حرکت میکنیم
(ا/ت و سوریا 3 شبانه روز به حرکت ادامه دادن اما هیج چیزی پیدا نکردن تا اینکه بلخره به یه جاده رسیدن)
سوریا. ا/ت اینجا رو نگاه کن جاده (خسته و ذوق
( وبه طرفه جاده رفتن اما.....


شرط پارت بعد 8لایک 8 کامنت
دیدگاه ها (۱۹)

صدای از فرشتگان بهشت 🥹🥰❤️

راحت باش هیچ کس نفهمید😐😂

ذهن من هر شب🙃💔

به زودی شاهد باز گشت خدایان کیپاپ هستیم 😎😎😎

مافیای قدرتمند من فصل دوم پارت 36تهیونگ. فکر کنم اینه قرار د...

سوار ماشین شدیم رسیدیم که جونگکوک گفت جونگکوک: از کنارم جم ن...

"سرنوشت "p,36...۱۰ مین بعد ....ا/ت : بریم تو ؟ سرده....کوک :...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط