آره داشتم میگفتم

آره، داشتم میگفتم
دلتنگی خیلی وحشیه،
مکان و زمان نمیشناسه
یهو وسط یه روز خوب یا یه روز شلوغ
وسط بلبشوی یه دعوا
موقع رد شدن از خیابون،
تو پاساژ وسط خرید،
تو صف نونوایی،
وسط جشن فارغ التحصيلی ،
شب عید، میون شلوغی مترو ،
سر جلسه ی امتحان
حتی وسط وانفسای قیامت
چنگ میزنه تو گلوت و تویی که
مات و مبهوت تو چشاش نگا میکنی و
خشکت میزنه
حتی به این فکر هم نمیکنی که
این لامروت از کجا پیداش شد!
فقط غرق میشی و غرق میشی...
چی میگفتم؟!
آره داشتم میگفتم،
دلتنگی خیلی وحشیه❤
دیدگاه ها (۱)

شده در حنجره ات بغض گلو گیر شود؟ به تلاطم برسی، حسِ تو تحقیر...

دل من تنگ تو شد، کاش که پیدا بشوی که بیایی و در این تنگیِ دل...

ما دخترها برایِ عاشقِ مَردی شدن نیازی بـه تیپُ چهره یِ فوق ا...

گفتم گمونم دارم عاشقت میشم گفت از کجا میدونی؟ گفتم دارم تو خ...

ساکت بودیم، خیلی ساکت. آروم تر از همیشه.حس میکردم حتی نفس کش...

پارت اولو خیلی طولانی گذاشتم شروع رمان :اگه طُ نباشی یکی د...

زندگی پیچیدهپارت 2*ویو کائوروهمه ی بچه هایی که میخوان مثل من...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط