باز کن اغوش محبت تا که ارامم کنی
باز کن اغوش محبت تا که ارامم کنی
همچو صیادان آهو صید ان دامم کنی
باز کن اغوش و بده یک جرعه از لب لعل
همچو مستان می ناب سرکش ازجامم کنی
درشب سردی که تنهاعشق تویار منست
بی مهاوا گر ببایی میتوان خامم کنی
دام عشقت گرگذاری پشت بام خانه ات
دانه گر ریزی برایم گفتر بامم کنی
من اگر خاصی نباشم برسرکوی شما
یک نگاه بیتفاوت همچو برعامم کنی
گر تو داری یک نظر بر عاشق ودلداده ات
شهد لبخندت بده تا شهد بر کامم کنی
چون مرادت من شوم گردم مرید چشم تو
روشنی بخش تو گردم شمع هر شامم کنی
دلبرانه با سروش گر دل دهی هر روزوشب
من غلام درگه تو عشق فرجامم کنی
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
همچو صیادان آهو صید ان دامم کنی
باز کن اغوش و بده یک جرعه از لب لعل
همچو مستان می ناب سرکش ازجامم کنی
درشب سردی که تنهاعشق تویار منست
بی مهاوا گر ببایی میتوان خامم کنی
دام عشقت گرگذاری پشت بام خانه ات
دانه گر ریزی برایم گفتر بامم کنی
من اگر خاصی نباشم برسرکوی شما
یک نگاه بیتفاوت همچو برعامم کنی
گر تو داری یک نظر بر عاشق ودلداده ات
شهد لبخندت بده تا شهد بر کامم کنی
چون مرادت من شوم گردم مرید چشم تو
روشنی بخش تو گردم شمع هر شامم کنی
دلبرانه با سروش گر دل دهی هر روزوشب
من غلام درگه تو عشق فرجامم کنی
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
۲.۳k
۱۷ مرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.