Our Idal

♡ Our Idal

♡ایدآل_ما♡
پارت ۴

ویو جیهوپ و کوک (هنو ادامه دارد ویو شون)

کوک:هیونگ ما ...
نامجون: هیونگ چی حتما باید از ما مخفیش میکردین
هوپی: ا.ت خودش گفت که بهتون نگیم ما همین چند روز پیش فهمیدیم که ا. آسم داره ( با داد)
کلی ازش عصبی نارحت شدیم می‌گفت اگه به شما بگیم ممکنه از عصابانیت منفجر بشین میفهمین براش بده ممکنه نفسش بگیره از استرس اون موقع ای که به گفت نه فراموش نکردم ولی در اصل فراموش کرده بود تو دنس هعی نفس عمیق هعی میکشید براش بد بود ما نگرانش بودیم (آخرش رو با داد گفت )
جیمین : بجای بحث کردن ا.ت حالش داره بدتر داره میشه
بهش نگاه کردیم راست می‌گفت
استف ها بردنش
{چند دقیقه بعد}
ا.ت اومد آماده شده بود ما هم آماده شده بودیم
رفتیم رو استیج ... ( اجرا کردن خلاصه دیگه )
فلش بک به خونه (همشون تو یه خونه زندگی میکنن)


آدمین : یونا ..:)