حتی به روی خودش هم نیاورد...
صفوف رزمندگان در شرق دجلہ در حال حرڪت بودند.
سعید مسئولیت خود را در عملیات
بہ عنوان پیڪ و پیامرسان فرماندہ
انجام مے داد ڪہ ناگهان دوستانش
متوجہ شدند سعید از ستون نیروها جدا شدہ است!
فرماندہ ے گروهان بہ سمت او دوید و آرام گفت:
سعید! سعید! چے شدہ؟
سعید فقط سرش را بہ طرف بالا
تڪان داد ڪہ مثلا مسئلہ ے خاصے نیست!
.
خوب ڪہ از نیروها فاصلہ گرفت،
زانو زد و با صورت روے زمین افتاد!
فرماندہ بہ او نزدیڪ شد و سریع
دست انداخت روے شانہ ے سعید و
رویش را برگرداند!
اصابت گلولہ ے دوشڪا بہ شڪم سعید
باعث شدہ بود رودہ هایش بیرون بریزد
اما سعید با دست، جلوے آن را گرفتہ بود
تا نیروها متوجہ نشوند!
مے دانست ڪہ بچہ ها خیلے دوستش دارند و شهادت او
شاید روحیہ ے آن ها را ضعیف ڪند
و عاملے در تاخیر آن ها براے عملیات باشد!
سعید موقع شهادت، سیزده سال بیشتر نداشت...
📚سیزده ساله ها
#شهید_سعید_طوقانی
#شهید_دفاع_مقدس
یاران #امام_زمان اینگونهاند
زیلینک
https://zil.ink/Shahiidsho
سعید مسئولیت خود را در عملیات
بہ عنوان پیڪ و پیامرسان فرماندہ
انجام مے داد ڪہ ناگهان دوستانش
متوجہ شدند سعید از ستون نیروها جدا شدہ است!
فرماندہ ے گروهان بہ سمت او دوید و آرام گفت:
سعید! سعید! چے شدہ؟
سعید فقط سرش را بہ طرف بالا
تڪان داد ڪہ مثلا مسئلہ ے خاصے نیست!
.
خوب ڪہ از نیروها فاصلہ گرفت،
زانو زد و با صورت روے زمین افتاد!
فرماندہ بہ او نزدیڪ شد و سریع
دست انداخت روے شانہ ے سعید و
رویش را برگرداند!
اصابت گلولہ ے دوشڪا بہ شڪم سعید
باعث شدہ بود رودہ هایش بیرون بریزد
اما سعید با دست، جلوے آن را گرفتہ بود
تا نیروها متوجہ نشوند!
مے دانست ڪہ بچہ ها خیلے دوستش دارند و شهادت او
شاید روحیہ ے آن ها را ضعیف ڪند
و عاملے در تاخیر آن ها براے عملیات باشد!
سعید موقع شهادت، سیزده سال بیشتر نداشت...
📚سیزده ساله ها
#شهید_سعید_طوقانی
#شهید_دفاع_مقدس
یاران #امام_زمان اینگونهاند
زیلینک
https://zil.ink/Shahiidsho
۱.۲k
۱۲ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.