نگاه میکنم از آینه خیابان را

نگاه می‌کنم از آینه خیابان را
و ناگزیری باران و راهبندان را

"من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب"
و بغض می‌کنم این شعر پشت نیسان را

چراغ قرمز و من محو گل‌فروشی که
حراج کرده غم و رنج های انسان را

کلافه هستم از آواز و ساز از چپ و راست
بلند کرده کسی لای لای شیطان را

چراغ سبز شد و اشک من به راه افتاد
چقدر آه کشیدم شهید چمران را

ولیعصر...ترافیک...دود...آزادی...
گرفته گرد و غبار اسم این دو میدان را

غروب می‌شود و بغض‌ها گلوگیرند
پیاده می‌روم این آخرین خیابان را...

عزیز مثل همیشه نشسته چشم به راه
نگاه می‌کند از پشت شیشه باران را

دو هفته‌ایست که ظرف نباتمان خالی‌ست
و چای می‌خورم و حسرت خراسان را

سپرده‌ام قفس مرغ عشق را به عزیز
و گفتم آب دهد هر غروب گلدان را

عزیز با همه پیری، عزیز با همه عشق
به رسم بدرقه آورده آب و قرآن را

سفر مرا به کجا می‌برد؟ چه می‌دانم
همین که چند صباحی غروب تهران را...

صدای خوردن باران به شیشه‌ی اتوبوس
نگاه می‌کنم از پنجره بیابان را

نگاه می‌کنم و آسمان پر از ابر است
چقدر عاشقم این آفتاب پنهان را...

چقدر تشنه‌ام و تازه کربلای یک است
چقدر سخت گذشتیم مرز مهران را

نسیم از طرف مشهدالرضاست...ولی
نگاه کن! حرم سرور شهیدان را...


#حسن_بیاتانی #امام_رضا #مشهد #کربلا
دیدگاه ها (۱)

🎥گزارش قابل‌تامل بی‌بی‌سی از تجربیات یکساله افرادی که اقدام ...

https://wisgoon.com/pin/56444179/

ضریح‌خاک،حرم‌خاک،پرچمت‌هم‌خاک،به یادِ چادر مادر چه خاک آلودی...

وقتی آدم ها از چشم چراغ را می دزدند؛ از عشق نگاه را واز کوچه...

بعد از درد آن شب✭Wylder✭P.1باران آرام آرام بر سنگ‌فرش خیابان...

دوپارتی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط