اینجوری پناهم باش اینجوری که حس کنم همه چیز رو به راه

این‌جوری پناهم باش، این‌جوری که حس کنم همه چیز رو به راه می‌شود. بگذار میان اقیانوس تنت چونان ماهی سرگردانی گم شوم و بی‌پروا چونان نهنگی دیوانه، به ساحل بزنم.
این‌جوری پناهم باش، این‌جوری که در آغوشت تمام آشوب خاورمیانه را فراموش کنم و اسب وحشی افکارم، آرام بگیرد.
این‌جوری پناهم باش، این‌جوری نگاهم کن، این‌جوری مرا ببوس، این‌جوری که کارم با دنیای آدم‌ها تمام شود.
خسته‌ام از دنیایی که دلخواه من نبود. دوست دارم یک‌بار برای همیشه، در دنج‌ترین مختصات آغوش تو، همه چیز دلخواه من باشد.
دیدگاه ها (۷)

تهش کجاست؟ تهش همین‌جاست که احساس می‌کنم همه چیز اشتباه بوده...

و تو چون مصرع شعری زیباسطر برجسته‌ای از زندگی من هستیدفتر عم...

دلبر جان“تو ” باعث میشی هر بار فکر کنمهنوزم زندگی قشنگیاشو د...

اگه تو از پیشم بری سر به بیابون می زارمهرچی کل شقایق رو خاک ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط