این جوری پناهم باش، این جوری که حس کنم همه چیز رو به راه
اینجوری پناهم باش، اینجوری که حس کنم همه چیز رو به راه میشود. بگذار میان اقیانوس تنت چونان ماهی سرگردانی گم شوم و بیپروا چونان نهنگی دیوانه، به ساحل بزنم.
اینجوری پناهم باش، اینجوری که در آغوشت تمام آشوب خاورمیانه را فراموش کنم و اسب وحشی افکارم، آرام بگیرد.
اینجوری پناهم باش، اینجوری نگاهم کن، اینجوری مرا ببوس، اینجوری که کارم با دنیای آدمها تمام شود.
خستهام از دنیایی که دلخواه من نبود. دوست دارم یکبار برای همیشه، در دنجترین مختصات آغوش تو، همه چیز دلخواه من باشد.
اینجوری پناهم باش، اینجوری که در آغوشت تمام آشوب خاورمیانه را فراموش کنم و اسب وحشی افکارم، آرام بگیرد.
اینجوری پناهم باش، اینجوری نگاهم کن، اینجوری مرا ببوس، اینجوری که کارم با دنیای آدمها تمام شود.
خستهام از دنیایی که دلخواه من نبود. دوست دارم یکبار برای همیشه، در دنجترین مختصات آغوش تو، همه چیز دلخواه من باشد.
۷.۸k
۲۲ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.