بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
پاسخ قسمت دوم :
الف) - کسانی که در این کشور به دنیا آمدهاند، البته که از حقوق شهروندی برابری برخوردارند و حق دارند که از حقوق خود استفاده نمایند؛ اما چه کسی گفته که حقوق یک شهروند این است که هر چه دلش خواست بتواند بکند؟! این حقوق را چه کسی وضع کرده است؟! در جنگل نیز چنین حقوقی حاکم نیست. رفتار وحشیترین حیوانان نیز چارچوب و نظمی و قواعدی دارد.
ب) -کسانی که اعتقاد به اسلام ندارند، انسان هستند باید باشند، پس لابد فهم، فرهنگ و شعور دارند باید داشته باشند؛ بنابر این میدانند که اولاً قانون مغایر با هرج و مرج میباشد و ثانیاً در هر جامعه ای، قوانین براساس اعتقادات،فرهنگ ها،بافت وساختار همان جامعه،که در راستای تحقق اهداف و منافع آنان میباشد تدوین میگردد.
ج)-کسانی که اعتقادی به اسلام ندارند، دست کم میدانند که قانون در هر جامعهای لازم الاجراء می باشد و قانون شکنی نه تنها اصلاً از حقوق شهروندی محسوب نمی گردد، بلکه جرم است و مجازات دارد - اگر چه متأسفانه در کشور ما، تساهل، تسامحی که بیشتر شبیه جهل و غفلت است، رواج یافته و در مماشات با بزهکاران مماشات می شود.
د)-کسانی که دین حق ندارند، یقیناً دین باطل دارند و برای تطهیر، توجیه و القای آن، دم از شعایری چون دموکراسی می زنند؛ پس باید به رأی اکثریت احترام بگذارند و به قوانین پایبند باشند. منتهی آنقدر متکبر هستند که می گویند: دموکراسی یعنی آن چه من میگویم و من میخواهم!
ﮪ)-فسق و فساد علنی، چه میخانه و شرابخواری باشد، چه کازینو و قماربازی باشد، چه عریان شدن و زنا، چه هر فساد دیگری، به هیچ وجهی نه از حقوق انسانی است و نه از حقوق مدنی و نه یک مسئله شخصی؛ بلکه حتماً و یقیناً در دیگران و جامعه اثر سوء دارد، پس از حقوق اجتماعی محسوب می گردد. وگرنه هر کسی میتواند در خانه خودش، آنقدر شراب بخورد، قمار بازی کند، لخت شود، زنا کند و ...، که قبل از طلوع آفتاب فردایش، به آنجا که باید، و حق و حقوق واقعیاش میباشد، واصل گردد. چه بسا با اعتراض زیادی نیز مواجه نگردد.(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت دوم :
الف) - کسانی که در این کشور به دنیا آمدهاند، البته که از حقوق شهروندی برابری برخوردارند و حق دارند که از حقوق خود استفاده نمایند؛ اما چه کسی گفته که حقوق یک شهروند این است که هر چه دلش خواست بتواند بکند؟! این حقوق را چه کسی وضع کرده است؟! در جنگل نیز چنین حقوقی حاکم نیست. رفتار وحشیترین حیوانان نیز چارچوب و نظمی و قواعدی دارد.
ب) -کسانی که اعتقاد به اسلام ندارند، انسان هستند باید باشند، پس لابد فهم، فرهنگ و شعور دارند باید داشته باشند؛ بنابر این میدانند که اولاً قانون مغایر با هرج و مرج میباشد و ثانیاً در هر جامعه ای، قوانین براساس اعتقادات،فرهنگ ها،بافت وساختار همان جامعه،که در راستای تحقق اهداف و منافع آنان میباشد تدوین میگردد.
ج)-کسانی که اعتقادی به اسلام ندارند، دست کم میدانند که قانون در هر جامعهای لازم الاجراء می باشد و قانون شکنی نه تنها اصلاً از حقوق شهروندی محسوب نمی گردد، بلکه جرم است و مجازات دارد - اگر چه متأسفانه در کشور ما، تساهل، تسامحی که بیشتر شبیه جهل و غفلت است، رواج یافته و در مماشات با بزهکاران مماشات می شود.
د)-کسانی که دین حق ندارند، یقیناً دین باطل دارند و برای تطهیر، توجیه و القای آن، دم از شعایری چون دموکراسی می زنند؛ پس باید به رأی اکثریت احترام بگذارند و به قوانین پایبند باشند. منتهی آنقدر متکبر هستند که می گویند: دموکراسی یعنی آن چه من میگویم و من میخواهم!
ﮪ)-فسق و فساد علنی، چه میخانه و شرابخواری باشد، چه کازینو و قماربازی باشد، چه عریان شدن و زنا، چه هر فساد دیگری، به هیچ وجهی نه از حقوق انسانی است و نه از حقوق مدنی و نه یک مسئله شخصی؛ بلکه حتماً و یقیناً در دیگران و جامعه اثر سوء دارد، پس از حقوق اجتماعی محسوب می گردد. وگرنه هر کسی میتواند در خانه خودش، آنقدر شراب بخورد، قمار بازی کند، لخت شود، زنا کند و ...، که قبل از طلوع آفتاب فردایش، به آنجا که باید، و حق و حقوق واقعیاش میباشد، واصل گردد. چه بسا با اعتراض زیادی نیز مواجه نگردد.(ادامه دارد...)
- ۱.۸k
- ۰۵ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط