به محض اینکه نگاهم به چهره ات افتاد

به محض اینکه نگاهم به چـهره ات افتاد
کسی درون دلـم گفت میشود دلداد..؟

تفـــألی زدم از پیــر عــشـق پرسیدم
"فقیه مـدرسه دی مسـت بود و فتوا داد

شراب خورده خِوی کرده میروی به چمن
دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوش باد"

اگر که خالِ سیاهــت برای من دام است
خوش است خوردن این دانه ازلبِ صیاد

حکایت من و تو داسـتان غمگینی‌ست
حدیثِ دختــرِ شــاه و گــدای مادر زاد
دیدگاه ها (۶)

مادر بزرگ میگفت حرف سرد مِهر گرم رو از بین می بره!راست می گف...

آن شب خسته از کار برمیگشتم خانه که وسط میدان آزادی زنگ زد و ...

فقط با شوق می خوانیو از دردم چه می دانی؟تو جان می گیری از شع...

پنج شنبه ها هوای عشق رساناتر است هر کجا که هستی کمی دوستت دا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط