پروانه شد پروانه شد سرگشتهای پروانه شد
پروانه شد پروانه شد سرگشتهای پروانه شد
دام و دد را دانه شد سرگشته ای بی دانه شد
در حریم وصل ، عاشق را بود راه خیال
گرد آن وادی عشق از رفتنم پروانه شد
شد فزون در پرده بیگانگی ، غم تا مرا
با غم هر آشنا ، بیگانه شد بیگانه شد
تا به کی از کعبه گردد سیر باغ جنتم
با خیال دوست دایم کعبه و بتخانه شد
از شراب لاله گونش برفروزم هر سحر
در میان سنگ و لعلش ، هر دلی دیوانه شد
هر که با روی تو چون زلف تو شد همدوش من
بخت او همدوش کفر و دانش فرزانه شد
چشم تو در دلبری یغما به یک جان می کند
زلف تو تا صد هزار و یک دل جانانه شد
دام و دد را دانه شد سرگشته ای بی دانه شد
در حریم وصل ، عاشق را بود راه خیال
گرد آن وادی عشق از رفتنم پروانه شد
شد فزون در پرده بیگانگی ، غم تا مرا
با غم هر آشنا ، بیگانه شد بیگانه شد
تا به کی از کعبه گردد سیر باغ جنتم
با خیال دوست دایم کعبه و بتخانه شد
از شراب لاله گونش برفروزم هر سحر
در میان سنگ و لعلش ، هر دلی دیوانه شد
هر که با روی تو چون زلف تو شد همدوش من
بخت او همدوش کفر و دانش فرزانه شد
چشم تو در دلبری یغما به یک جان می کند
زلف تو تا صد هزار و یک دل جانانه شد
- ۲.۳k
- ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط