"پروانه خونی من"
🎁پارت 42🎁
/ادامه فلش بک/
ویو ا/ت
یکی با ی شماره ناشناس بهم پیام داده بود و در کمال تعجب جونگ سو بود عصبی شدم چون من شمارشو بلاک کرده بودم و اون با ی شماره دیگه به من پیام داده بود
اعصابم خورد شد میخواستم شمارشو بگیرمو به فحش بکشمش که چشمم خورد به پیامش...
پیام:
*سلام ا/ت*
*میبینم که پیش جونگکوک سرحالی و خوبی.
امم من قراره برم به شرکت جونگکوک و تمام وسایلشو بدزم و بعدسم وقتی اومد شرکتش بهش حمله کنمو بکشمش
اگر میخوای اسیبی نبینه موقعی که جونگکوک از خونه اومد بیرونو به سمت شرکت حرکت کرد تو هم راه بیافت وگرنه دیگه نمیتونی ببینیش😂*
بعد از پیامش خیلی عصبی تر شدم.
ا/ت: این چیمیگه دیگه خیلی رو مخمه اهه*عصبی*
میدونستم چرا داره اینکارو میکنه میخواد دوباره من برگردم پیشش اما کور خونده من برنمیگردم پیشش حاضرم بمیرم اما پیشه اون عنتر برنگردم...
حوصلشو واقعا نداشتم و میدنستم داره الکی میگه پس بیخیالش شدم
/فلش بک به زمان حال/
ویو ا/ت
ای کاش نادیده نمیگرفتم پیامشو و سریع میرفتم به جونگکوک میگفتم.
اگر برای جونگکوک اتفاقی بیافته خودمو نمیبخشم...
ادامه دارد...
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.