افسران جوان جنگ نرم
افسران جوان جنگ نرم:
در ضلع شرقی مسجد جامع بازار تهران غذا فروشی بود که بالای پیشخوان دکانش نوشته بود:
نسیه و وجه دستی داده می شود، حتی به جنابعالی (به قدر قوه)
هر وقت کودکانی برای بردن غذا برای صاحبکارشان می آمدند، لقمه ای چرب و لذیذ از گوشت و کباب و ته دیگ زعفرانی درست می کرد و خود بر دهانشان می گذاشت و می گفت: مبادا صاحبکارش به او از این غذا ندهد و او چشمش به این غذا بماند و من شرمنده خدا بشوم!
این کاسب نمونه حاج میرزای عابد نهاوندی معروف به مرشد چلویی بود.
پیرمردی بلند قامت با چهره ای نورانی و محاسنی سفید...
http://yon.ir/pSneZ
کانال افسران جنگ نرم
t.me/joinchat/BBmAijuziGup93W29V-moA
در ضلع شرقی مسجد جامع بازار تهران غذا فروشی بود که بالای پیشخوان دکانش نوشته بود:
نسیه و وجه دستی داده می شود، حتی به جنابعالی (به قدر قوه)
هر وقت کودکانی برای بردن غذا برای صاحبکارشان می آمدند، لقمه ای چرب و لذیذ از گوشت و کباب و ته دیگ زعفرانی درست می کرد و خود بر دهانشان می گذاشت و می گفت: مبادا صاحبکارش به او از این غذا ندهد و او چشمش به این غذا بماند و من شرمنده خدا بشوم!
این کاسب نمونه حاج میرزای عابد نهاوندی معروف به مرشد چلویی بود.
پیرمردی بلند قامت با چهره ای نورانی و محاسنی سفید...
http://yon.ir/pSneZ
کانال افسران جنگ نرم
t.me/joinchat/BBmAijuziGup93W29V-moA
- ۸۹۳
- ۲۲ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط