باید آیه ای بود

باید آیه ای بود،
که اینگونه شروع میشد
قسم به صبحی که،
آغازگرش تو باشی
وخنده ای که بخیر
می کند زندگی ام را؛
بمان تا درکنارت
رستگار شوم...
دیدگاه ها (۵)

بــرای رفتــن .. چمدان می بندنـــد ...بــــرای مــاندن دلمـن...

عشق همین است؛تنت میرودو دلتجایی میانِ دستهایِ کسی تا ابد جا ...

تابستان را دوست ندارم!به چه درد می‌خورد؟هوای گرم روزهای طولا...

بیا رقم بزنیم،قصّه‌یِ عاشقانه‌ای را کهتا آخرش پایِ هیچ نفرِ ...

🍃💚 با شروع هر #صبحسرشار می شوم ازتو...که خورشید من از مشرق چ...

همراه شو با من، در این سفر پر رمز و راز زندگی. دستانت را به ...

#دل نوشته.من فدای طعمِ شیرینِ لبِ قندت شومعاشق ِچشم ِقشنگ وط...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط