رقیب گفت که

رقیب گفت که:
افتاده‌ام مرا بردار

دعاش، کردم و گفتم:
خدا بَرَت دارد

#فرصت_شیرازی
دیدگاه ها (۳)

چه شود به چهرهٔ زرد من نظری برای خدا کنیکه اگر کنی همه درد م...

:به #تو سلام می‌کنمکنار تو می‌نشینمو در خلوت توشهر بزرگ من ب...

#جلیل_صفربیگیمن نام کسی نخوانده ام الا توبا هیچ کسی نمانده ا...

بر فرو رفتگی های این سنگدست بکشو قرن هاعبور رودخانه را حس کن...

یه نفر رندوم خِفت کردم گفتم بدو بغل عمویی بشین ببینم👹👹بنده خ...

مادر به خدا دخترکت دختر شدصد درس ز عشق و عاشقی از بر شدالبته...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط