آدمیزادست دیگر دوست دارد دق کند

آدمیزادست دیگر دوست دارد دق کند
گاه گاهی گوشه ای بنشیند و هق هق کند

با خودش خلوت کند از دست بی کس بودنش
هی شکایت از خودش از خلق و از خالق کند

من شدم خورشید سرگردان که روز و شب فقط
در پی ات باید مکرر مغرب و مشرق کند

آنقدر با چشم هایت دلبری کردی که شیخ
جرات این را ندارد صحبت از منطق کند

حد بی انصاف بودن را رعایت کن برو
ماندن تو می تواند شهر را عاشق کند

کاش می شد کنج دنجی را شبی پیدا کنم
آدمیزادست دیگر دوست دارد دق کند

#شایان_مصلح
دیدگاه ها (۱)

الهیییی آمین😝 😝 😝 😝

من همون دوست رفیقامم😊 😉 😂 همچین دوستی داری تگش کن😝

واقعا😑 😂

هر آنکه رفته اگر از خیال بیرون است غم تو در دل مردان شهر مدف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط