جان دلم، این روزها غمگین است !
جان دلم، این روزها غمگین است !
میخندد، میخنداند مرا
دوستم دارد مثل همیشه
دوستش دارم بیشتر از همه ی روزها
اما
دل اش، قلب مهربانش
کمی گرد غم گرفته است
جانِ دلم، این روزها مدام فکر میکند
و بدون آنکه به من بگوید غصه میخورد !
و منی که جانِ دلش باشم
به غصه اش غصه میخورم
و دلم ریش میشود
از حالِ دل اش ...
جانِ دلِ مهربانم!
کنون که خوابیده ای
فکر میکنم به تو
و هر پلکی که میزنم
کمی خیس میشوند مژه هایم
و این دلتنگی لاعلاج
بطنِ چپِ قلبی که عاشقانه دوستت دارد را
به زانو در می آورد!
سینه ام تیر میکشد
و باز هم " دوست داشتنِ تو " وادارش میکند به تپیدن!
جان دل!
این عاشقانه را به خوابت میفرستم
فردا صبح
شاید کمی خوب تر باشی ...
.
میخندد، میخنداند مرا
دوستم دارد مثل همیشه
دوستش دارم بیشتر از همه ی روزها
اما
دل اش، قلب مهربانش
کمی گرد غم گرفته است
جانِ دلم، این روزها مدام فکر میکند
و بدون آنکه به من بگوید غصه میخورد !
و منی که جانِ دلش باشم
به غصه اش غصه میخورم
و دلم ریش میشود
از حالِ دل اش ...
جانِ دلِ مهربانم!
کنون که خوابیده ای
فکر میکنم به تو
و هر پلکی که میزنم
کمی خیس میشوند مژه هایم
و این دلتنگی لاعلاج
بطنِ چپِ قلبی که عاشقانه دوستت دارد را
به زانو در می آورد!
سینه ام تیر میکشد
و باز هم " دوست داشتنِ تو " وادارش میکند به تپیدن!
جان دل!
این عاشقانه را به خوابت میفرستم
فردا صبح
شاید کمی خوب تر باشی ...
.
۲.۶k
۲۴ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.