...) به نام عید قربان (...
...) به نام عید قربان (...
به نام عید قربان غنچه ها را
نچیده دست داس و بیل دادند
نفس های گرفته در گلو را
گرفتند و به عزراییل دادند
تصور کردنش هم سخت ،سخت است
که با پای خودت از پا بیفتی
ببین این قوم آل گوسفندی ...
عجب زجری به اسماعیل دادند
برادرها همه یوسف شدند و...
به جای چاه کندن توبه کردند
و با هم خانه ای را ساختند و...
کلیدش را به یک قابیل دادند
سپاه ابرهه هی پیش رفت و...
ابابیلی نبارید و به جایش...
سلیمان های هر ملک و دیاری
به تاجرهای کعبه فیل دادند
برای شاهزاده"ابن لعنت"
به دور حاجیان دیوار بستند
چه راحت جان آن ها را گرفتند
به جایش یک جسد تحویل دادند.
«««محسن رضایی ازنایی»»»
به نام عید قربان غنچه ها را
نچیده دست داس و بیل دادند
نفس های گرفته در گلو را
گرفتند و به عزراییل دادند
تصور کردنش هم سخت ،سخت است
که با پای خودت از پا بیفتی
ببین این قوم آل گوسفندی ...
عجب زجری به اسماعیل دادند
برادرها همه یوسف شدند و...
به جای چاه کندن توبه کردند
و با هم خانه ای را ساختند و...
کلیدش را به یک قابیل دادند
سپاه ابرهه هی پیش رفت و...
ابابیلی نبارید و به جایش...
سلیمان های هر ملک و دیاری
به تاجرهای کعبه فیل دادند
برای شاهزاده"ابن لعنت"
به دور حاجیان دیوار بستند
چه راحت جان آن ها را گرفتند
به جایش یک جسد تحویل دادند.
«««محسن رضایی ازنایی»»»
۲۹۷
۱۱ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.