من همان پنجره ی رو به خیابان بودم

من همان پنجره ی رو به خیابان بودم
که شبی بسته شد و رو به کسی باز نشد...
دیدگاه ها (۲)

از من گذشت و من هم از او بگذرم ولی با چون منی به غیر محبت رو...

آدمای زندگیمون رو با خوبیا و بدیاشون باهم قبول کنیم...

#مریضحالیتو را شبانه تا هر شببه روی شانه خواهم بردتو را شبان...

تولدت مبارک یزدان خان

با دیدنِ چشمـانِ تـو، زیبا شده شعرمهمرنگِ غـزلنـامه ی نیـما ...

صبح زود بیدار شدم پنجره رو باز کردم دیدم آسمون صورتیهههههههه...

فکر کن اول صبح پنجره رو باز کنی و همچین آسمونیو تو صورتت ببی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط