عبدالله شهبازی
عبدالله شهبازی
عمان یعنی بریتانیا
واسطه مذاکراتی پنهان یا آشکار که گویا در شرف وقوع است، کانونهای مالی- سیاسی معین در لندن هستند که در سیاست و اقتصاد آمریکا عمیقاً ذینفع و به شدت قدرتمندند و میخواهند برای ترامپ موفقیتی بزرگ رقم زنند: تحقیقات قضایی را درباره نقش روسیه (و مافیای شوروی سابق) در انتخابات ۲۰۱۶ و پیروزی ترامپ، که گویا به نتایج مهمی رسیده، تحتالشعاع قرار دهند و با تبلیغات سنگین دال بر «تسلیم شدن ایران» برای ترامپ جایگاهی کمنظیر در تاریخ آمریکا جعل کنند؛ او را رئیس جمهوری «قدرتمند» و «کاملاً موفق» در سیاست خارجی جلوه دهند و در انتخابات آتی پیروزش کنند. پس از «تسلیم شدن» ایران هیچ کس در آمریکا حریف ترامپ نخواهد شد.
حوادث اخیر کارکرد دوگانه دارد:
هم برای دستکاری در نظام سیاسی کنونی ایران است با استفاده از نیروهایی قدرتمند در درون جمهوری اسلامی که تصور میکنند «میراث» به آنان خواهد رسید ولی سپس، پس از موفقیت نسبی در مرحله اول، سررشته کار را از ایشان خواهند گرفت و سیر تحولات را به فروپاشی و تجزیه ایران به دولتهای کوچک و حقیر سوق خواهند داد (پس از جنگ داخلی طولانی که تمامی زیرساختهای ملی ایران را نابود خواهد کرد؛ آنگونه که در یوگسلاوی و لیبی و سوریه دیدیم)، و هم ابزار کارآمدی است برای دستکاری و مهندسی افکار عمومی آمریکا.
ایران در دوره پهلوی بارها این کارکرد ابزاری را برای تأثیرگذاری بر تحولات داخلی قدرتهای بزرگ غربی داشته است: در ماجرای لغو قرارداد دارسی از سوی رضا شاه (علیه جیمز رمزی مکدونالد رهبر حزب کارگر و نخستوزیر وقت بریتانیا)، در ماجرای ملی شدن نفت ایران (علیه دولت حزب کارگر به رهبری کلمنت اَتلی و کمپانی دولتی نفت انگلیس- ایران و به سود کارتل نفت آمریکا و کمپانی فراملیتی رویال داچ شل و شرکت نفت فرانسه/ توتال فعلی)، و در ماجرای توطئه علیه دولت هارولد ویلسون (نخستوزیر و رهبر وقت حزب کارگر بریتانیا در دهه ۱۳۴۰ ش. که به سقوط ویلسون انجامید).
ماجرای آزاد کردن دیرهنگام کارکنان آمریکایی سفارت آمریکا در تهران، که سقوط کارتر و پیروزی ریگان را در انتخابات ریاست جمهوری رقم زد، نیز به تحقیق جدی نیاز دارد.
@abdollahshahbazi
عمان یعنی بریتانیا
واسطه مذاکراتی پنهان یا آشکار که گویا در شرف وقوع است، کانونهای مالی- سیاسی معین در لندن هستند که در سیاست و اقتصاد آمریکا عمیقاً ذینفع و به شدت قدرتمندند و میخواهند برای ترامپ موفقیتی بزرگ رقم زنند: تحقیقات قضایی را درباره نقش روسیه (و مافیای شوروی سابق) در انتخابات ۲۰۱۶ و پیروزی ترامپ، که گویا به نتایج مهمی رسیده، تحتالشعاع قرار دهند و با تبلیغات سنگین دال بر «تسلیم شدن ایران» برای ترامپ جایگاهی کمنظیر در تاریخ آمریکا جعل کنند؛ او را رئیس جمهوری «قدرتمند» و «کاملاً موفق» در سیاست خارجی جلوه دهند و در انتخابات آتی پیروزش کنند. پس از «تسلیم شدن» ایران هیچ کس در آمریکا حریف ترامپ نخواهد شد.
حوادث اخیر کارکرد دوگانه دارد:
هم برای دستکاری در نظام سیاسی کنونی ایران است با استفاده از نیروهایی قدرتمند در درون جمهوری اسلامی که تصور میکنند «میراث» به آنان خواهد رسید ولی سپس، پس از موفقیت نسبی در مرحله اول، سررشته کار را از ایشان خواهند گرفت و سیر تحولات را به فروپاشی و تجزیه ایران به دولتهای کوچک و حقیر سوق خواهند داد (پس از جنگ داخلی طولانی که تمامی زیرساختهای ملی ایران را نابود خواهد کرد؛ آنگونه که در یوگسلاوی و لیبی و سوریه دیدیم)، و هم ابزار کارآمدی است برای دستکاری و مهندسی افکار عمومی آمریکا.
ایران در دوره پهلوی بارها این کارکرد ابزاری را برای تأثیرگذاری بر تحولات داخلی قدرتهای بزرگ غربی داشته است: در ماجرای لغو قرارداد دارسی از سوی رضا شاه (علیه جیمز رمزی مکدونالد رهبر حزب کارگر و نخستوزیر وقت بریتانیا)، در ماجرای ملی شدن نفت ایران (علیه دولت حزب کارگر به رهبری کلمنت اَتلی و کمپانی دولتی نفت انگلیس- ایران و به سود کارتل نفت آمریکا و کمپانی فراملیتی رویال داچ شل و شرکت نفت فرانسه/ توتال فعلی)، و در ماجرای توطئه علیه دولت هارولد ویلسون (نخستوزیر و رهبر وقت حزب کارگر بریتانیا در دهه ۱۳۴۰ ش. که به سقوط ویلسون انجامید).
ماجرای آزاد کردن دیرهنگام کارکنان آمریکایی سفارت آمریکا در تهران، که سقوط کارتر و پیروزی ریگان را در انتخابات ریاست جمهوری رقم زد، نیز به تحقیق جدی نیاز دارد.
@abdollahshahbazi
۵.۶k
۱۱ مرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.