تخریب بارگاه ائمه بقیع

تخریب بارگاه ائمه بقیع


غصه نخور کبوتر ، دوباره پر می گیری
ایشالا از فاطمه ، اذن سفر می گیری

پر می زنی با گریه ، برای این گداها
از حرم خاکیه ، زهرا خبر می گیری

غصه نخور کبوتر ، تمومی داره دوری
هر طوری باشه باید ، بریم بقیع یه جوری

بریم با بال خاکی ، زائر مجتبا شیم
آخه حسن غریبه ، آخه تا کی صبوری؟

زخم دل مجتبی ، توی کوچه نمک خورد
نگو نگو که مادر ، بین کوچه کتک خورد

میون درب و دیوار ، گذاشتنش نامردا
یه بار شیشه داشتش ، سالم نموند ترک خورد

غم دلمو شکسته ، خون روی در نشسته
سینه ی یک پرستو ، با میخ در شکسته

اشکای دونه دونش ، میریزه روی گونش
میگه علی علی جان ، با نفسای خسته

شاعر:
جعفر ابوالفتحی
دیدگاه ها (۳)

💐 مختصری از شیعیان در کشمیر:✴ ️تعداد شیعیان در کشمیر به طور ...

سلام دوستان یه مدتی یا شاید واسه همیشه دیگه نیام ویسگون از ه...

نام:" بچه هیئتی" صدا:"گرفته" خوراک:"غذای هیئت"خانه ی مادری...

در خاطرم شد زنده یاد فاطمیونیاد شلمچه یاد فکه یاد مجنون

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط