به صلیب کشیده ای مرا

به صلیب کشیده ای مرا
و من همچنان برق چشمانت را
میان آن همه تاریکی،
میان آن همه سردی
می بینم.
تو
به من که می رسد،
بدترین دروغگوی دنیایی!
من
به تو که می رسد،
راستگو ترین..
..
به صلیب کشیدی مرا
و روحم همچنان
می گرید زیر جسم به میخ کشیده ام،
با تو
من
نمی دانم مریمم
یا عیسی..
تو اما
همیشه ناجی می مانی..
دیدگاه ها (۳)

بامن از ماندن بگو رفتن تباهم می کندخوب میدانی غمت خانه خرابم...

این کلام آخرینت برده میل زندگی را از سر من.گفته ی شاید بیای ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط