مامان بزرگم آخر همهی تلفنهایش میگفت

مامان بزرگم آخر همه‌ی تلفن‌هایش می‌گفت:
کاری نداشتم که!
زنگ زده بودم صداتان را بشنوم.
ما هم که جوان و جاهل،
چه می‌دانستیم صدا با دل آدم چه می‌کند...
دیدگاه ها (۲)

هیچ گاه ...هیچ عشقی در جهان...با هیچ رفتنیتمام نشده است ..با...

هیچ گاه ...هیچ عشقی در جهان...با هیچ رفتنیتمام نشده است ..با...

🍁مادربزرگم آخرِ همه‌ی تلفن‌هایش میگفت:کاری نداشتم که!زنگ زده...

جیمین فیک زندگی پارت ۶۸#

عین کسی که در تمام تناسخ هایشفاحشه ای غمگین بودهو مجسمه ی بر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط