در خانه بنگتن(فان)
در خانه بنگتن(فان)
جین هدفون تو گوششه و داره بلند بلند اهنگ میخونه غذا درست میکنه
شوگا:ساکت شو میخوام بخوابم
جین:فایررررررررررررر
شوگا:گفتم ساکت شوووو
جین:هوووووو فایرررر او عه او
شوگا:ای بابا
شوگا بلند میشه و میره تو اشپزخونه و با بدبختی میرسه به جین و میزنه به شونش جین هدفونو در میاره
جین:هاا
شوگا:یکم صداتو کم کن
جین:باش
شوگا دوباره میره رو تخت و میخواد بخوابه که
جین:فایررررررررررررررر(عربده)
شوگا:عجب ادم۰۰۰۰۰میباشد
کوک و تهیونگ دارن تو حیاط تاب بازی میکنن که جیمین مث جن میاد کنارشون
ته:یا البفض
کوک:چیشد
جیمین:منم۰۰۰ عشقتون
کوک:۰۰۰۰
ته:۰۰۰۰۰
جیمین:ته برو اون ور خودم هولش میدم
ته:اخ تو زور داری؟ من خودمم با بدبختی کوک رو دارم هول میدم
کوک:وا مگ من چمه
جیمین:بلخره من میتونم
ته:باس اگه تونستی کوک رو هول بدی که هیچ اگه نه باید به کوک راجب دیشب بگی(اونو نمیگم🗿)
کوک:چی شده مگ
جیمین:هیچی هیچی
ته:زود باش بگو
جیمین:گفتی اگ باختم
ته:اوک
جیمین میاد و میخواد کوک رو هول بده ولی نمیتونه و بازو هاش میشکنه
کوک:خب نمیتونی بگو بگووو
جیمین:چیو
ته:خودم میگم جیمین دیشب دو تا شیرموزت رو خورد
کوک:چیکاررررررر کرددددد؟
جیمین پا به فرار میزاره و کوک هم میوفته دنبالش ته هم کمک کوک میکنه که جیمینو بگیرن
جیهوپ و نامجون دارن میز رو برای ناهار اماده میکنن
نامجون:برو شوگ رو بیدار کن
جیهوپ:وای تورو قران نه
نامجون :برو دیگگ
جیهوپ میره و نامجون هم ظرف های غذا رو برمیداره و میخواد بزاره رو میز که جیمین و کوک و ته با سرعت رد میشن و در حال فرار دست جیمین میخوره به ظرفا و از دست نامجون میوفته و جین برمیگرده ولی جیمین و کوک و ته سریع رد شده بودن و فقط نامجون و ظرفای شکسته بود
جین:نامجوننننننننننن
نامجون:نه من۰۰۰۰
که از طرف جین دمپایی ابری به سوی نامجون پرت میشه و از اون طرف صدای داد شوگا و جیغ جیهوپ میاد که شوگا دنبال جیهوپ کرده
شوگا:چرا منو از خواب بیدار میکنی؟(داد)
جیهوپ:غلط کردممممم
و جیمین در حال فرار به بمبست میخوره کوک هم جیمین رو میگیره و حسابی ادبش میکنه و ته هم در حال خوردم انواع خوراکی ها میباشد و به صفحه ی کتک زنی کوکمین خیره میشود
جین هدفون تو گوششه و داره بلند بلند اهنگ میخونه غذا درست میکنه
شوگا:ساکت شو میخوام بخوابم
جین:فایررررررررررررر
شوگا:گفتم ساکت شوووو
جین:هوووووو فایرررر او عه او
شوگا:ای بابا
شوگا بلند میشه و میره تو اشپزخونه و با بدبختی میرسه به جین و میزنه به شونش جین هدفونو در میاره
جین:هاا
شوگا:یکم صداتو کم کن
جین:باش
شوگا دوباره میره رو تخت و میخواد بخوابه که
جین:فایررررررررررررررر(عربده)
شوگا:عجب ادم۰۰۰۰۰میباشد
کوک و تهیونگ دارن تو حیاط تاب بازی میکنن که جیمین مث جن میاد کنارشون
ته:یا البفض
کوک:چیشد
جیمین:منم۰۰۰ عشقتون
کوک:۰۰۰۰
ته:۰۰۰۰۰
جیمین:ته برو اون ور خودم هولش میدم
ته:اخ تو زور داری؟ من خودمم با بدبختی کوک رو دارم هول میدم
کوک:وا مگ من چمه
جیمین:بلخره من میتونم
ته:باس اگه تونستی کوک رو هول بدی که هیچ اگه نه باید به کوک راجب دیشب بگی(اونو نمیگم🗿)
کوک:چی شده مگ
جیمین:هیچی هیچی
ته:زود باش بگو
جیمین:گفتی اگ باختم
ته:اوک
جیمین میاد و میخواد کوک رو هول بده ولی نمیتونه و بازو هاش میشکنه
کوک:خب نمیتونی بگو بگووو
جیمین:چیو
ته:خودم میگم جیمین دیشب دو تا شیرموزت رو خورد
کوک:چیکاررررررر کرددددد؟
جیمین پا به فرار میزاره و کوک هم میوفته دنبالش ته هم کمک کوک میکنه که جیمینو بگیرن
جیهوپ و نامجون دارن میز رو برای ناهار اماده میکنن
نامجون:برو شوگ رو بیدار کن
جیهوپ:وای تورو قران نه
نامجون :برو دیگگ
جیهوپ میره و نامجون هم ظرف های غذا رو برمیداره و میخواد بزاره رو میز که جیمین و کوک و ته با سرعت رد میشن و در حال فرار دست جیمین میخوره به ظرفا و از دست نامجون میوفته و جین برمیگرده ولی جیمین و کوک و ته سریع رد شده بودن و فقط نامجون و ظرفای شکسته بود
جین:نامجوننننننننننن
نامجون:نه من۰۰۰۰
که از طرف جین دمپایی ابری به سوی نامجون پرت میشه و از اون طرف صدای داد شوگا و جیغ جیهوپ میاد که شوگا دنبال جیهوپ کرده
شوگا:چرا منو از خواب بیدار میکنی؟(داد)
جیهوپ:غلط کردممممم
و جیمین در حال فرار به بمبست میخوره کوک هم جیمین رو میگیره و حسابی ادبش میکنه و ته هم در حال خوردم انواع خوراکی ها میباشد و به صفحه ی کتک زنی کوکمین خیره میشود
۳.۱k
۲۷ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.