ای دوست از شهری ما ناگه به سفر رفتی
ای دوست از شهری ما ناگه به سفر رفتی
ما تلخ شدیم و تو درگان شکر رفتی
نوری که بدو پرد جان از قفص قالب
در تو نظرو کرد او در نور نظر رفتی
ما تلخ شدیم و تو درگان شکر رفتی
نوری که بدو پرد جان از قفص قالب
در تو نظرو کرد او در نور نظر رفتی
۲.۱k
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.