یه تجربه گر مرگ تعریف می کرد وقتی رفتم اون طرف.. چیزایی د
یه تجربه گر مرگ تعریف میکرد وقتی رفتم اون طرف.. چیزایی دیدم که به من اجازه ی گفتنش در برنامه ی تلوزیونی رو نمیدن💔 میگفت خلاصه بگم با دست پر رفتم، پروندم 🎥پر بود، اما وقتی ورق زدن و زدن و زدن... دیدم رسیدم به صفر🔍 هیچی نمونده بود.
گفتم من فلان کارو دو سال تمام انجام دادم تا اتفاقی ناخوشایند نیفته.. گفتن واسه خدا بود؟ یا واسه اسم و رسم خودت؟
گفتم فلان جا این کارو کردم.. گفتن وظیفت بود چون بابتش حقوق میگرفتی 🍂 گفتم کربلا چی؟.. کربلا که رفتم!💔
گفتن اونم ما خواستیم که بری.. ما راهو واست باز کردیم تا بری پاک شی🥀
رسیده بودم به صفر🔍🙂
از همه جا ناامید.. دستم به هیچ کجا بند نبود توی اون عالم وانفسا..
گفتن یه چند تا کار کردی که واست ثبت شده 🍁 فلان روز، توی بانک یه نفر خواست وارد شه دستش پر بود.. درو باز نگه داشتی و گرفتی تا طرف داخل شه.. ما اونو واست نوشتیم.. نیک⚡ چون من توش نبود و واسه رضای خدا این کارو کردی..........
میگفت کارهایی رو واسم ثبت کردن که اصلا فکرشم نمیکردم.. و چیزایی رو ازم گرفتن که فک میکردم راهی باشه واسه نجاتم.. 🥀
حالا ما چقدر کار واسه رضای خدا انجام دادیم که توش اسمی از خودمون نباشه؟
ببین... تو حتی کار خیر هم انجام بدی، خدا از درونت باخبره.. از اون حسی که داری باخبره.. که این بنده ی من توی وجودش پر از غروره واسه انجام این کار خیر تا اسمش بیفته سر زبونا..
هر روز حتی اگه یه مسجد بسازی ولی حست و درونت فقط بگه بزار اسمم بیفته سر زبونا.. هیچی واست ثبت نمیشه.. خودتو گول نزن.
من حتی بخاطر مجازی بازخواست شدم.. کجای این دنیا قرار داریم.. وقتی چشامونو روی تموم واقعیتها بستیم و خودمونو گول میزنیم..
خودتو گول بزن اما خدا رو که نمیتونی بپیچونی.. میتونی؟؟؟؟!!
#تجربه_گر_مرگ
#دختری_از_جنس_نور✨
گفتم من فلان کارو دو سال تمام انجام دادم تا اتفاقی ناخوشایند نیفته.. گفتن واسه خدا بود؟ یا واسه اسم و رسم خودت؟
گفتم فلان جا این کارو کردم.. گفتن وظیفت بود چون بابتش حقوق میگرفتی 🍂 گفتم کربلا چی؟.. کربلا که رفتم!💔
گفتن اونم ما خواستیم که بری.. ما راهو واست باز کردیم تا بری پاک شی🥀
رسیده بودم به صفر🔍🙂
از همه جا ناامید.. دستم به هیچ کجا بند نبود توی اون عالم وانفسا..
گفتن یه چند تا کار کردی که واست ثبت شده 🍁 فلان روز، توی بانک یه نفر خواست وارد شه دستش پر بود.. درو باز نگه داشتی و گرفتی تا طرف داخل شه.. ما اونو واست نوشتیم.. نیک⚡ چون من توش نبود و واسه رضای خدا این کارو کردی..........
میگفت کارهایی رو واسم ثبت کردن که اصلا فکرشم نمیکردم.. و چیزایی رو ازم گرفتن که فک میکردم راهی باشه واسه نجاتم.. 🥀
حالا ما چقدر کار واسه رضای خدا انجام دادیم که توش اسمی از خودمون نباشه؟
ببین... تو حتی کار خیر هم انجام بدی، خدا از درونت باخبره.. از اون حسی که داری باخبره.. که این بنده ی من توی وجودش پر از غروره واسه انجام این کار خیر تا اسمش بیفته سر زبونا..
هر روز حتی اگه یه مسجد بسازی ولی حست و درونت فقط بگه بزار اسمم بیفته سر زبونا.. هیچی واست ثبت نمیشه.. خودتو گول نزن.
من حتی بخاطر مجازی بازخواست شدم.. کجای این دنیا قرار داریم.. وقتی چشامونو روی تموم واقعیتها بستیم و خودمونو گول میزنیم..
خودتو گول بزن اما خدا رو که نمیتونی بپیچونی.. میتونی؟؟؟؟!!
#تجربه_گر_مرگ
#دختری_از_جنس_نور✨
۳۴.۹k
۱۲ آذر ۱۴۰۲