باز هم شب شد و دل روز شکست
باز هم شب شد و دل روز شکست
تاریکی امد در نهانم پنهان شد
خنده ام را غم و اشکم را شادی خواند
اما ان هجوم بی سرانجام شب
با سنگدلی چون موجی سهمگین
درون من و ما را بر هم میزند
چه سخت دلمان میلرزد
چاره یمان هم که گم شد
غیر از گریه و خنده های پنهان
انچنان در خود فرو میروم
منجمد چون خواب زمستان
یا فرتوری از مونالیزای زمان
هراسناک بخود نهیب میزنم
که ما هم روزگاری داشتیم
... ف.ش.خ....
@fuoad 🍃 💜 🌸 🍃
تاریکی امد در نهانم پنهان شد
خنده ام را غم و اشکم را شادی خواند
اما ان هجوم بی سرانجام شب
با سنگدلی چون موجی سهمگین
درون من و ما را بر هم میزند
چه سخت دلمان میلرزد
چاره یمان هم که گم شد
غیر از گریه و خنده های پنهان
انچنان در خود فرو میروم
منجمد چون خواب زمستان
یا فرتوری از مونالیزای زمان
هراسناک بخود نهیب میزنم
که ما هم روزگاری داشتیم
... ف.ش.خ....
@fuoad 🍃 💜 🌸 🍃
۲۶۹
۰۳ شهریور ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.