کلام خالق هستی
✍بعثت انبیا، بزرگ ترین هدیه ى آسمانى و نعمت الهى است. «لقد من اللّه»
- گرچه بعثت براى همه ى مردم است، ولى تنها مؤمنان شكرگزار این نعمت هستند و از نور هدایت بهره مى گیرند. «لقد منّ اللّه على المؤمنین»
- انبیا، مردمى بودند. «من انفسهم»
- تلاوت آیات قرآن، وسیله ى تزكیه و تعلیم است. «یتلوا... یزكّیهم و یعلمهم»
- تزكیه بر تعلیم مقدّم است. «یزكیهم و یعلمهم»
- تزكیه و تعلیم در رأس برنامه هاى انبیاست. «یزكیهم و یعلمهم»
- رشد و خودسازى باید در سایه ى مكتب انبیا و آیات الهى باشد. (ریاضت ها و رهبانیّت هایى كه سرچشمه اش آیات الهى و معلّمش انبیا نباشند، خود یك انحراف است). «یتلوا علیهم آیاته و یزكیهم»
- براى شناخت بهتر نعمت بعثت انبیا، به تاریخِ مردمان قبل از آنان باید مراجعه كرد. «ان كانوا من قبل لفى ضلال مبین»
- در محیطهاى گناه آلود وگمراه نیز مى توان كار كرد. «یزكیهم و یعلمهم... وان كانوا من قبل لفى ضلال مبین»
- در مكتب انبیا، پرورش روحى و آموزش فكرى، در كنار بینش و بصیرت مطرح است. «یزكیهم و یعلمهم الكتاب و الحكمة»
«مَنّ»، به معناى سنگى است كه براى وزن كردن اشیا بكار مى رود. و اعطاى هر نعمت سنگین و گرانبهایى را منّت گویند. امّا سنگین و بزرگ جلوه دادنِ نعمت هاى كوچك، ناپسند است. بنابراین بخشیدن نعمت بزرگ، نیكو ولى بزرگ جلوه دادن نعمت هاى كوچك، ناپسند است.[176]
بعثت انبیا از میان مردم داراى بركاتى است:
الف: مردم سابقه او را مى شناسند و به او اعتماد مى كنند.
ب: الگوى مردم در اجراى دستورات و فرامین الهى هستند.
ج: درد آشنا و شریك در غم و شادى مردمند.
د: در دسترس مردم هستند.
همچنان كه از فرمایشات حضرت على علیه السلام در نهج البلاغه استفاده مى شود، در دوره جاهلیّت مردم نه فرهنگ سالم داشتند و نه از بهداشت بهره مند بودند.
برادر ایشان، جعفر طیّار نیز در هجرت به حبشه، در برابر نجاشى اوضاع دوره جاهلى را چنین ترسیم مى كند: «كنّا اهل الجاهلیّة نعبد الاصنام و نأكل المیتة و نأتى الفواحش و نقطع الارحام و نُسى ء الجوار، یأكل القوى منا الضعیف حتّى بعث اللّه رسولا...» ما بت پرستانى بودیم كه در آن روزها مردارخوار و اهل فحشا و فساد بودیم، با بستگان قطع رابطه و با همسایگان بد رفتارى مى كردیم، قدرتمندان ما حقوق ناتوانان را پایمال مى كردند تا اینكه خداوند پیامبرش را مبعوث كرد... .[177]
-----
176) تفسیر نمونه.
177) كامل التاریخ، ج 2، ص 80.
- گرچه بعثت براى همه ى مردم است، ولى تنها مؤمنان شكرگزار این نعمت هستند و از نور هدایت بهره مى گیرند. «لقد منّ اللّه على المؤمنین»
- انبیا، مردمى بودند. «من انفسهم»
- تلاوت آیات قرآن، وسیله ى تزكیه و تعلیم است. «یتلوا... یزكّیهم و یعلمهم»
- تزكیه بر تعلیم مقدّم است. «یزكیهم و یعلمهم»
- تزكیه و تعلیم در رأس برنامه هاى انبیاست. «یزكیهم و یعلمهم»
- رشد و خودسازى باید در سایه ى مكتب انبیا و آیات الهى باشد. (ریاضت ها و رهبانیّت هایى كه سرچشمه اش آیات الهى و معلّمش انبیا نباشند، خود یك انحراف است). «یتلوا علیهم آیاته و یزكیهم»
- براى شناخت بهتر نعمت بعثت انبیا، به تاریخِ مردمان قبل از آنان باید مراجعه كرد. «ان كانوا من قبل لفى ضلال مبین»
- در محیطهاى گناه آلود وگمراه نیز مى توان كار كرد. «یزكیهم و یعلمهم... وان كانوا من قبل لفى ضلال مبین»
- در مكتب انبیا، پرورش روحى و آموزش فكرى، در كنار بینش و بصیرت مطرح است. «یزكیهم و یعلمهم الكتاب و الحكمة»
«مَنّ»، به معناى سنگى است كه براى وزن كردن اشیا بكار مى رود. و اعطاى هر نعمت سنگین و گرانبهایى را منّت گویند. امّا سنگین و بزرگ جلوه دادنِ نعمت هاى كوچك، ناپسند است. بنابراین بخشیدن نعمت بزرگ، نیكو ولى بزرگ جلوه دادن نعمت هاى كوچك، ناپسند است.[176]
بعثت انبیا از میان مردم داراى بركاتى است:
الف: مردم سابقه او را مى شناسند و به او اعتماد مى كنند.
ب: الگوى مردم در اجراى دستورات و فرامین الهى هستند.
ج: درد آشنا و شریك در غم و شادى مردمند.
د: در دسترس مردم هستند.
همچنان كه از فرمایشات حضرت على علیه السلام در نهج البلاغه استفاده مى شود، در دوره جاهلیّت مردم نه فرهنگ سالم داشتند و نه از بهداشت بهره مند بودند.
برادر ایشان، جعفر طیّار نیز در هجرت به حبشه، در برابر نجاشى اوضاع دوره جاهلى را چنین ترسیم مى كند: «كنّا اهل الجاهلیّة نعبد الاصنام و نأكل المیتة و نأتى الفواحش و نقطع الارحام و نُسى ء الجوار، یأكل القوى منا الضعیف حتّى بعث اللّه رسولا...» ما بت پرستانى بودیم كه در آن روزها مردارخوار و اهل فحشا و فساد بودیم، با بستگان قطع رابطه و با همسایگان بد رفتارى مى كردیم، قدرتمندان ما حقوق ناتوانان را پایمال مى كردند تا اینكه خداوند پیامبرش را مبعوث كرد... .[177]
-----
176) تفسیر نمونه.
177) كامل التاریخ، ج 2، ص 80.
۱.۶k
۰۸ خرداد ۱۴۰۳