واقعاعادت کردم عادت

واقعاعادت کردم عادت←
من عادت کردم کسی نگرانم نبـاشه
عادت کردم کسی سراغمو نگیره
‌کسی نازمو نکشه
عادت کردم تنها باشم
تا بعد کسی منت محبتشو روم نزاره
عادت کردم به خیلی ها سر نزنم
و پی خیلی کارارو نگیرم ...
عادت کردم که شبا بدون شب بخیر بخوابم
عادت کردم منتظر تماس کسی نباشم
عادت کردم دلتنگ بشم و دلتنگم نشن
عادت کردم بی دلیل بخندم
و با دلیل گریه کنم
عادت کردم بفهمم و فهمیده نشم
عادت کردم زندگی نکنم
‌‌ ✘ سخته ✘
✘ولی عادت کردم
دیدگاه ها (۲)

باز هم برای تو.. هنوز هم عاشقانه‌هایم را عاشقانه برای تو می‌...

مــزرعـه را ملـــخ هــا جــویــدنــدو مــا بــــرایِ  کـلاغه...

ﺗﻮ ﻣﻌﻨﯽ ﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﯽ ﻣﺮﺩﻫﺎ ﺑﺪ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ...ﻣﺮﺩ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﺻﺒﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ...

زندگی زیباست... زشتی های آن تقصیر ماست ...هرچه نازیباست آن ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط