خواهم به فدای دلت ای یار بمیرم

‌ خواهم به فدای دلت ای یار بمیرم 
صد جام شراب خورده خمار بمیرم

از جام لبت نوش کنم جرعه نابی 
درمستی این بوسه دو صد بار بمیرم

در خانه خود گر ندهی بازجوابم 
یک بار ترا بینم و صد بار بمیرم

چشمان من و خانه ی دل جمله فدایت
ازمستی عشقت دو سه صد بار بمیرم

درمکتب عشق تو بیاموزم من ساده دلی را 
بنما رخ و بگذار که با خاطر بیدار بمیرم
دیدگاه ها (۱۰)

دلبسته به سکه های قلک بودیمدنبال بهانه های کوچک بودیمرؤیای ب...

.دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیستکس در همه آفاق به دلتنگی من ...

.این شعر بسلامتی دوستان مجازیم !!نازنینا!… لایک یعنی انتخابی...

ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﻗﻠﺐ ﻫﺮﮐﺲﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻣﺸﺖ ﮔﺮﻩ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺵ ﺍﺳﺖ ...ﻣﺸﺖ ﻣﯽ ﮐ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط