شراب تلخ بیاور که وقت شیداییست

🌹 🍃 🌹 🍃 🌹 🍃 🌹 شراب تلخ بیاور که وقت شیدایی‌ست
 که آنچه در سر من نیست بیم رسوایی‌ست

چه غم که خلق به حسن تو عیب می‌گیرند
 همیشه زخم زبان خون‌بهای زیبایی‌ست

اگر خیال تماشاست در سرت بشتاب
 که آبشارم و افتادنم تماشایی‌ست

شباهت تو و من هر چه بود ثابت کرد
 که فصل مشترک عشق و عقل، تنهایی‌ست

کنون اگرچه کویرم، هنوز در سر من
 صدای پَر زدن مرغ‌های دریایی‌ست

#فاضل_نظری
🌹 🍃 🌹 🍃 🌹 🍃 🌹 ✿ ล ✿
دیدگاه ها (۱)

هرکسی حالِ مرا پرسید گفتم عالی اماشک ها پنهان شده در خنده ی ...

مو پریشان میکنی در باد، بابا بیخیال می سپاری دل به باداباد، ...

ای دل اگر عاشقی، در پی دلدار باشبر در دل روز و شب، منتظر یار...

تب کردن تومـــردن منهر دو بهانه ست... عشق است که بین من و تو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط