حسین بود و تو بودی تو خواهری کردی

حسین بود و تو بودی ، تو خواهری کردی
حسین فاطمه را گرم ، یاوری کردی
غریب تا که نمانَد حسین بی عباس
به جای خواهری آن جا ، برادری کردی

گذشتی از همه چیزت به پای عشق حسین
چه خواهری تو برادر ، که مادری کردی

تو خواهریّ و برادر ، تو مادریّ و پدر
تو راه بودی و رهرو ، تو رهبری کردی

پس از حسین ، چه بر تو گذشت وارث درد !
به خون نشستی و در خون ، شناوری کردی

پس از حسین ، تو بودی که شرح عصمت را
که روز واقعه ، را یاد آوری کردی

به روی نیزه ، سر آفتاب را دیدی
ولی شکست نخوردیّ و سروری کردی

حسینِ دیگری آن جا پس از حسین شکفت
تو با حسین پس از او ، برابری کردی

چه زخم ها که نزد خطبه ات به خفّاشان !
زبان گشودی و روشن ، سخنوری کردی

زبان نبود ، خودِ ذوالفقار مولا بود
سخن درست بگویم ، تو حیدری کردی

تویی مفسّر آن رستخیز ناگاهان
یگانه قاصد امّت پیمبری کردی

بدل به آینه شد ، خاک کربلا با تو
تو کیمیاگری و کیمیاگری کردی

حسین بود و تو بودی ، تو خواهری کردی
حسین فاطمه را گرم ، یاوری کردی...
دیدگاه ها (۲)

یا اباعبدالله الحسینیک نفر اینجا دلش تنگ است ، باور می کنی؟!...

السلام علیک ایها السلطان یا علی بن موسی الرضا المرتضی(ع)شهاد...

؟؟؟؟؟

با مزه ن

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط