شاهکاری از سعدی

شاهکاری از سعدی:
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم

به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم
به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم

به خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم
ز خواب عاقبت آگه به بوی موی تو باشم

حدیث روضه نگویم گل بهشت نبویم
جمال حور نجویم دوان به سوی تو باشم

می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان
مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم
دیدگاه ها (۱۰)

دیگه چیزی تا قشنگی های ماه مبارک رمضان نمونده آرزوی من برای ...

مرا ببخش،مرا چون که خوب می دانم که توبه کردم و آدم نمی شوم ه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط