خانه تاریخی معتمدی ملبابشی

من معتقدم چیزی قدرتمند در احساس ما وجود دارد که به مکانی که به آن تعلق داریم برمی‌گردد.

بنابراین بسیاری از زندگی‌های ما مربوط به یافتن مکانی برای تماس با خانه است. ما مدام آن مکان را به چیزی بیشتر و بیشتر آشنا تبدیل می‌کنیم.

وقتی این کلمات را می‌نویسم، حواسم را پرت می‌کنم تا دنبال دیوارهای تزئینی و رنگی‌رنگی خانه ملاباشی بگردم. اما ظاهرا خبری نیست! چرا که در خانه خودم در شیراز نشسته‌ام.

هنگام تهیه داستان خانه ملاباشی به عنوان نویسنده، تقریباً هیچ چیز مهمتر از طنین‌انداز شدن با مخاطب نبود.

چه چیزی مردم را به هم متصل می‌کند؟ چه چیزی باعث می‌شود خوانندگان من درک کنند که یک شخصیت از کجا می‌آید؟ ارتباط آنها با انتخاب‌هایی که انجام می‌دهند چگونه خواهد بود؟

برخی از مفاهیم به قدری جهانی هستند که به نوعی با همه ارتباط برقرار می‌کنند.
داستان خانه یکی از این مفاهیم است.

خانه نیز لزوماً نباید مکان خاصی باشد. خانه برای من هر جایی است که احساس امنیت کنم و مهمتر از همه، جایی است که می‌توانم با دیگران ارتباط بگیرم. داستان خانه‌هایی که روایت می‌کنم ثابت می‌کند که مفهوم خانه می‌تواند چیزی غیر از بقای کامل باشد. با این حال حتی در اینجا این مفهوم هنوز باقی مانده است.

استیون کینگ می‌گوید که هر داستان نیاز به طنین دارد. وقتی خواننده کتاب را می‌بندد و هنوز به داستان فکر می‌کند، شما به رسالت خاصی رسیده‌اید.
و برای من نیز همینطور است؛ وقتی مخاطبانم استوری‌های مرا می‌بندند و هنوز به داستان فکر می‌کنند، من به رسالتم رسیده‌ام.

اینجا خانه زیبای ملاباشی و قطعا همان مکانی است که به من تعلق دارد و دوباره و دوباره به آنجا بر می‌گردم.
هایلایت مربوطه: ملاباشی
.
#ملاباشی_اصفهان #خانه #داستان #تجربه #رسالت #روایت #کانسپت #بوتیک_هتل #اصفهانگردی #دخترشیرازی
دیدگاه ها (۱)

کپی ممنوع

کپی ممنوع

سال‌هاست که در ایران صدای دردْ، صدای خشمْ، صدای حسِ به خطر ا...

آدم‌ها نیاز دارندلااقل به یک نفر...یک نفر که همه‌جوره بلدشان...

رسالت اصلی حوزه‌های علمیه، مجتهدپروری است / شارع مقدس آموزگا...

✍یک کلام حرف حساب 💫سلام به تک تک شما دوستان خوبمامروز می خوا...

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط