می هراسم
می هراسم
بر که می گردم
خبری بد، داشته باشی.
می هراسم
در آغوشت که می گیرم
بوی بیگانگی بدهی.
می هراسم
بر که گشتم
گرامرِ زبانِ نگاه و
رسم الخطِ اشاره ات عوض شود.
می هراسم
تلنگر گرم انگشتانت
آنگونه که به جا گذاشتمش، نباشد.
بیش از اینها
می هراسم، عزیزکم! همراه من!
بر که گشتم
تو همین باشی و من
دیگر این گونه نباشم.
بر که می گردم
خبری بد، داشته باشی.
می هراسم
در آغوشت که می گیرم
بوی بیگانگی بدهی.
می هراسم
بر که گشتم
گرامرِ زبانِ نگاه و
رسم الخطِ اشاره ات عوض شود.
می هراسم
تلنگر گرم انگشتانت
آنگونه که به جا گذاشتمش، نباشد.
بیش از اینها
می هراسم، عزیزکم! همراه من!
بر که گشتم
تو همین باشی و من
دیگر این گونه نباشم.
۲۰۸
۰۳ آذر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.