شب میشه

شب میشه

چراغ اتاقو خاموش میکنی

پتو رو میکشی رو سرت

گلوت درد میگیره

صدات بالا نمیاد

چونت میلرزه

نبضت تند تند میزنه

یه قطره از گوشه چشمت میاد

میخندی به خودت میگی بیخیال رفت که رفت

یهو زیر پتو قلبت درد میگیره

بغضت میترکه

زمینو چنگ میزنی و به یه بیمعرفت فکر میکنی

با خودت میگی گریه نکن تو قویتر از این حرفایی

گریت بیشتر میشه

بالشت خیس شده

و میری تو فکر

کم کم اشکات کم میشه

باز یه نیش خند میزنی

و خوابت میبره

بسوزه پدر تنهایی که خیلیا رو داغون کرد
دیدگاه ها (۱)

به شـــــانه ام زدی ...تا برگشتم ، رفته بودی ...بی انـــصافب...

ســــــلامتی روزی کــــــه بیــــــای خـــــونمــــون . . .م...

ﻗـــﻬـــ ﺮﻫﺂ ﺑـــﻬـــﺂﻧــــ ﻪ ﺍﺳــــ ﺖ !!! ﮐﺴ ﯽ ﮐ ﻪ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍ...

روزی دختری حین صحبت با پسری که عاشقش بود، پرسید: «چرا دوستم ...

پارت ۳۳جیمین: چرا امدی...... سرد.... لارا: گفتم یه سری بزنم....

part22🦋&{دستو پاشو به معنی اینکه باهام بازی کن تکون میده}-جو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط