ای جان من خسته درمانده فدایت

ای جان من خسته درمانده فدایت
من منتظرم بشنوم از دور صدایت 

شاید به صدایت کمی آرام بگیرد
این قلب به خون خفته از جور و جفایت

دین و دل و دنیا وهرآن چیز که دارم
رفته به سر زلف پریشان رهایت

من راه فراری زحصار تو ندارم
خون من ودل گردن خیل مژه هایت

کوچیده ام ازخویش و به سوی تو شتابان
تا بال و پرم را بگشایم به هوایت

قلبی که شکسته است دراین مرحله ازعشق
افتاده چنان پیچک سرگشته به پایت

عمری ست به دنبال توام خسته و تنها
عمری ست که من می زنم از دورصدایت 🌼🌸
دیدگاه ها (۰)

خنده ام با دیگری،درمان دردم مادر استمایه ی دلگرمیَم،وقتی که ...

.💎بعد از اینکه یک مرد ۹۳ ساله در ایتالیا از بیمارستان مرخص م...

🎥 #بازخوانی| مسعود پزشکیان، ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ در تبلیغات انتخابا...

🔻توییتی از علی احمدنیا مسئول فعلی امور اطلاع‌رسانی دولت که ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط