مسافر پر غرور

مسافر پر غرور
دریاے خروشان شبم ،
نمی هراسم از کابوس !
من امواجش را
قلادھ بر
گردن ساحل #شبهاے
خودم آویخته ام،
از آن لحظھ
کھ چشمان ترم
رفتنت را بدرقه کرد...
#یاسر_حسن_زاده
دیدگاه ها (۱)

نبودنتاز همھ جا می‌بارد!چھ خوش خیالند مردمی کھ منتظرند فرامو...

‌یڪ نفـــــر حالِ دلِ #پاییــــز را جویا شودرنڪِ...

دلتنڪَی یڪ شب هایی را هیچ خیابانی ڪَردن نمی ڪَیرد ...تاریڪی ...

شعر کوتاه ولی حرف به اندازه ی کوهباید این قائله را "آه" به پ...

#طلوعِ‌چشمهایت...به خیالم می‌روی و از یاد خواهم برد نگاه ملی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط