زندگیبهسبکشهدا

❤️ #زندگی_به_سبک_شهدا

🌹 رضا بی­‌نهایت صبور بود، وقتی بحث‌مان می‌شد، من نمی‌توانستم خودم را کنترل کنم، یکسره غُر می‌زدم و با عصبانیت می‌گفتم تو مقصری، تو باعثِ این اتفاق شدی! او اصلا حرفی نمی‌زد، وقتی هم می‌دید من آرام نمی‌شوم، می­‌رفت سمت در، چون می‌دانست طاقت دوری‌اش را ندارم، آنقدر به همسرم وابسته بودم که واقعا دوست نداشتم لحظه‌ای از من دور باشد، او هم نقطه‌ضعف‌ام را می­‌دانست و از من دور می­‌شد تا آرام شوم، روی پله‌ی جلوی در می‌نشست و می­‌گفت هر وقت آرام شدی، بگو من بیام داخل، اصلا دادزدن بلد نبود.

🌸 شهید رضا حاجی‌ زاده

✍🏻 راوی همسر شهید
دیدگاه ها (۱)

عمریست دخیلیم... به ضریحی که نداری:) #فاطمیه

تو نگھبان ِ چـادر همان مادرۍ . !🖤#فاطمیه#جان_فدا

همیشه عاشق و در عشق مبتلا بودناسیر مام وطن از جهان رها بودنب...

✨️🏴هـرچـه باشـد مـن نمـک پـرورده امدل به عشق فاطمه (س) خوش ک...

سناریو انهایپن

میدونست از صدای رعد و برق وحشت می کنم. اولین آسمون غُرمبه زد...

#چند پارتی #هیونجینp3یعنی می‌دونه سخت بهش دل باختم؟ا،ت وارد ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط