می گن قدیما حیاط ها درب نداشت، اگر درب داشت هیچوقت قفل نب
میگن قدیما حیاطها درب نداشت، اگر درب داشت هیچوقت قفل نبود ...
میدونید چرا قدیمیا اینقدر مخلص بودند؟
چرا اينقدر شاد بودن؟
چرا اينقدر احساس تنهايی نمیكردند؟
چرا زندگیها بركت داشت؟
چرا عمرشون طولانی بود؟...
چون تو کتابها دنبال ثواب نمیگشتند
که چی بخونند ثواب داره،
دنبال عملکردن بودند.
فقط یک کلام میگفتند:
خدایا به دادههایت شکر
نمیگفتند تشنه رو آب بدید ثواب داره
میگفتند آب بدید به بچه که طاقت نداره
موقعی که غذا میپختند، نمیگفتند بدیم به همسایه ثواب داره، میگفتند بو بلند شده، همسایه میلش میکشه ببریم اونا هم بخورن.
موقعی که یکی مریض میشد نمیگفتن
این دعا رو بخونی خوب میشی، میرفتن خونهی طرف ظرفاشو میشستن جارو میزدن، غذاشو میپختن که بچههاش غصه نخورن
اول و آخر کلامشون رحم و مهربانی بود.
به بچه عیدی میدادند، میگفتن دلشون شاد میشه.
به همسایه میرسیدن میگفتن همسایه
از خواهر و برادر به آدم نزدیکتره ...
خدایا قلب ما را جلا بده که تو کتابها
دنبال ثواب نگردیم خودمان را اصلاح کنیم و با عمل کردن به ثواب برسیم نه فقط با خواندن دعا...
مهربان باشیم
محبت کنیم بیمنت...
میدونید چرا قدیمیا اینقدر مخلص بودند؟
چرا اينقدر شاد بودن؟
چرا اينقدر احساس تنهايی نمیكردند؟
چرا زندگیها بركت داشت؟
چرا عمرشون طولانی بود؟...
چون تو کتابها دنبال ثواب نمیگشتند
که چی بخونند ثواب داره،
دنبال عملکردن بودند.
فقط یک کلام میگفتند:
خدایا به دادههایت شکر
نمیگفتند تشنه رو آب بدید ثواب داره
میگفتند آب بدید به بچه که طاقت نداره
موقعی که غذا میپختند، نمیگفتند بدیم به همسایه ثواب داره، میگفتند بو بلند شده، همسایه میلش میکشه ببریم اونا هم بخورن.
موقعی که یکی مریض میشد نمیگفتن
این دعا رو بخونی خوب میشی، میرفتن خونهی طرف ظرفاشو میشستن جارو میزدن، غذاشو میپختن که بچههاش غصه نخورن
اول و آخر کلامشون رحم و مهربانی بود.
به بچه عیدی میدادند، میگفتن دلشون شاد میشه.
به همسایه میرسیدن میگفتن همسایه
از خواهر و برادر به آدم نزدیکتره ...
خدایا قلب ما را جلا بده که تو کتابها
دنبال ثواب نگردیم خودمان را اصلاح کنیم و با عمل کردن به ثواب برسیم نه فقط با خواندن دعا...
مهربان باشیم
محبت کنیم بیمنت...
۷۵۴
۱۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.