با هم قهر بودم

با هم قهر بوديم
عادت داشتيم بعدِ بحث
يه مدتى رو تنها باشيم
تا همه چى برگرده به قبل
رفتم حموم تا مثل هميشه اشكامو نبينه
اومدم بيرون از اتاق
در حالى كه با يه دست داشتم موهامو خشك ميكردم
رفتم توو آشپزخونه يه ليوان چاى تلخ و داغ بردارم و برم بشينم پاى داستانم
چشمم بهش افتاد
داشت ريشه هاى فرشو ميبافت
دستش عادت كرده بود بس كه بين موهام بود
رفتم سمتش سرشو بلند كرد زل زد توو چشام
گفتم موهامو ميبافى تا دنيامون آروم بگيره ؟!
دیدگاه ها (۹)

بليت خنده هايت را كجا ميفروشي؟ بگو، تا مشتري ثابت سانس هايت ...

#شیراز_ارگ_کریم_خان

🤞🙂

@sara-khanooomدورت بگردم سارای من که بیش از حد مهربون و خانو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط