حسین پناهی میگه:
#حسین_پناهی میگه:
توی یک جمع بی حوصله نشسته بودم طبق عادت همیشگی مجله را ورق زدم تا به جدول رسیدم خواندم سه عمودی
یکی گفت:بلند بگو
گفتم:یک کلمه سه حرفیه ازهمه چیز برتر است
حاجی گفت: پول
تازه عروس مجلس گفت: #عشق
شوهرش گفت: #یار
کودک دبستانی گفت: #علم
حاجی پشت سرهم گفت :#پول، اگه نمیشه طلا، سکه
گفتم: حاجی اینها نمیشه
گفت: پس بنویس مال
گفتم: بازم نمیشه
گفت: جاه
خسته شدم با تلخی گفتم: نه نمیشه
مادر بزرگ گفت: مادرجان، #"عمر" است.
اون که تازه از سربازی آمده بود گفت: کار دیگری خندید و گفت: وام
یکی از آن وسط بلندگفت: #وقت
خنده تلخی کردم و گفتم: نه
اما فهمیدم تا شرح جدول #زندگی کسی را نداشته باشی حتی یک کلمه سه حرفی آن هم درست در نمی آید !
هنوز به آن کلمه سه حرفی جدول خودم فکر میکنم
شاید کودک پا برهنه بگوید: کفش
کشاورزبگوید: برف
#لال بگوید: حرف
#ناشنوا بگوید: صدا
#نابینا بگوید: نور
و من هنوز در فکرم که چرا کسی نگفت: ❤ #"خدا"#❤
خداهمیشه یارو یاورتان باشد🙏 🏻
توی یک جمع بی حوصله نشسته بودم طبق عادت همیشگی مجله را ورق زدم تا به جدول رسیدم خواندم سه عمودی
یکی گفت:بلند بگو
گفتم:یک کلمه سه حرفیه ازهمه چیز برتر است
حاجی گفت: پول
تازه عروس مجلس گفت: #عشق
شوهرش گفت: #یار
کودک دبستانی گفت: #علم
حاجی پشت سرهم گفت :#پول، اگه نمیشه طلا، سکه
گفتم: حاجی اینها نمیشه
گفت: پس بنویس مال
گفتم: بازم نمیشه
گفت: جاه
خسته شدم با تلخی گفتم: نه نمیشه
مادر بزرگ گفت: مادرجان، #"عمر" است.
اون که تازه از سربازی آمده بود گفت: کار دیگری خندید و گفت: وام
یکی از آن وسط بلندگفت: #وقت
خنده تلخی کردم و گفتم: نه
اما فهمیدم تا شرح جدول #زندگی کسی را نداشته باشی حتی یک کلمه سه حرفی آن هم درست در نمی آید !
هنوز به آن کلمه سه حرفی جدول خودم فکر میکنم
شاید کودک پا برهنه بگوید: کفش
کشاورزبگوید: برف
#لال بگوید: حرف
#ناشنوا بگوید: صدا
#نابینا بگوید: نور
و من هنوز در فکرم که چرا کسی نگفت: ❤ #"خدا"#❤
خداهمیشه یارو یاورتان باشد🙏 🏻
۲.۴k
۲۷ بهمن ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.