عاشــــــــــ♥ــــــــــقانه من و پدرمツ
عاشــــــــــ♥ــــــــــقانه من و پدرمツ
تقدیم به شهید مدافع حرم
حاج عباسعلی علیزاده
پشتِ قدمهات آب میریزم
شاید همین دفعِ بلا باشه
دیوارِ راه دردی باشی که
مشغول قتل و دشمنی هاشه
میری ولی این قصه آسون نیست
هی بغضمو پشتِ سرت خوردم
هیشکی نمیدونه ولی هر شب
صد بار بعد از رفتنت مُردم ...
هر لحظه چشمامون به در بوده
ما رو یه هفته جون به لب کردی
حرفی بزن ... چیزی بگو اما
لطفا نگو که برنمیگردی ...
چن روز باید منتظر باشیم ؟
بابا تا پیروزی چقد مونده ؟
کلی دعا و آیت الکرسی
مادر واسه برگشتنت خونده ...
در میزنن .. دلشوره میگیرم
از استرس تا پای در مُردم ..
تا دیدمش حاجی رو لب وا کرد
نزدیک شو .. باباتو آوردم ...
بغض وخیمی توو گلوم افتاد
چشماام تار و دست و پام سردن
آخه کجا دیدی که باباها
با پرچم و تابوت برگردن ..؟
بابا یه لحظه چشمتو وا کن
حالم بده .. این زخم سنگینه
انقد نگاهم خیس بارونه
چشماام جایی رو نمیبینه ...
مادر داره نزدیک تر میشه
اما سکوتِ مزمنی داره
خواستم که آرومش کنم اما
این اشکِ لامذهب نمیذاره ...
بابا .. بهارِ خونمون بودی
بعد تو و این قصه ها زردیم
سخته نباشی پیشمون آخه
یک عمر با تو زندگی کردیم ...
رفتی که پشتِ دینمون باشی
بهتر بگم .. مردِ حرم باشی
نیستی ولی یادت که میمونه
میشه بازم بال و پرم باشی ...
#مریم_قهرمانلو
اسفند ۹۴
صفحه ی عاشقانه_اجتماعی تَـ❤ـرَنُمِباران
http://line.me/ti/p/%40csl7063l
http://line.me/ti/p/%40csl7063l
#عاشقانه
#شهدا
تقدیم به شهید مدافع حرم
حاج عباسعلی علیزاده
پشتِ قدمهات آب میریزم
شاید همین دفعِ بلا باشه
دیوارِ راه دردی باشی که
مشغول قتل و دشمنی هاشه
میری ولی این قصه آسون نیست
هی بغضمو پشتِ سرت خوردم
هیشکی نمیدونه ولی هر شب
صد بار بعد از رفتنت مُردم ...
هر لحظه چشمامون به در بوده
ما رو یه هفته جون به لب کردی
حرفی بزن ... چیزی بگو اما
لطفا نگو که برنمیگردی ...
چن روز باید منتظر باشیم ؟
بابا تا پیروزی چقد مونده ؟
کلی دعا و آیت الکرسی
مادر واسه برگشتنت خونده ...
در میزنن .. دلشوره میگیرم
از استرس تا پای در مُردم ..
تا دیدمش حاجی رو لب وا کرد
نزدیک شو .. باباتو آوردم ...
بغض وخیمی توو گلوم افتاد
چشماام تار و دست و پام سردن
آخه کجا دیدی که باباها
با پرچم و تابوت برگردن ..؟
بابا یه لحظه چشمتو وا کن
حالم بده .. این زخم سنگینه
انقد نگاهم خیس بارونه
چشماام جایی رو نمیبینه ...
مادر داره نزدیک تر میشه
اما سکوتِ مزمنی داره
خواستم که آرومش کنم اما
این اشکِ لامذهب نمیذاره ...
بابا .. بهارِ خونمون بودی
بعد تو و این قصه ها زردیم
سخته نباشی پیشمون آخه
یک عمر با تو زندگی کردیم ...
رفتی که پشتِ دینمون باشی
بهتر بگم .. مردِ حرم باشی
نیستی ولی یادت که میمونه
میشه بازم بال و پرم باشی ...
#مریم_قهرمانلو
اسفند ۹۴
صفحه ی عاشقانه_اجتماعی تَـ❤ـرَنُمِباران
http://line.me/ti/p/%40csl7063l
http://line.me/ti/p/%40csl7063l
#عاشقانه
#شهدا
۲.۴k
۱۸ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.