ممنوعه یعنی...
اوایل ازدواجمون بود که رفت ماموریت...
مدتها ازش بیخبر بودم...
وقتی برگشت بهش گفتم:
دوست داشتنت خیلی سخته یارجان!
گفت :تازه کجاشو دیدی!!!.
راستش میدونستم دوست داشتنش آسون نیست اما فکر نمیکردم تا این حد...
روز بعد رفتنش من شدم #ممنوعه...
اصلا وجه تسمیه این پیج همین بود...
ممنوعه یعنی من...
ممنوعه یعنی دوست داشتن یکی، تو دنیایی که دوست داشتن بیشتر حرفه تا عمل...
ممنوعه یعنی دوستت دارمی که سقط میشه...
یعنی له له زدن برای به زبون آوردن دوستت دارم اما ممنوع بودن...
یعنی دوستت دارم هاتو پشت هزارتا ان شاءالله مخفی کردن...
یعنی لرزیدن صدات وقت شنیدن صدای غمگینش و آروم اشکاتو پاک کردن...
یعنی زل زدن به عکساش به جای خودش...
یعنی هزار بار تو ذهنت تصور کنی تو این یکسال چقدر تغییر کرده؟!
یعنی هر بار دردش رو قبل خودش حس کنی و تو دلت بگی:
دردات به جونم یارجان... تصدق صدای خسته و بی رمقت...
ممنوعه یعنی بعد 20 ساعت شیفت، به جای خوابیدن، سرت رو بذاری رو بالشت و آروم گریه کنی...
گریه کنی چون تو ممنوعی...
#الهام_جعفری
#ممنوعه
مدتها ازش بیخبر بودم...
وقتی برگشت بهش گفتم:
دوست داشتنت خیلی سخته یارجان!
گفت :تازه کجاشو دیدی!!!.
راستش میدونستم دوست داشتنش آسون نیست اما فکر نمیکردم تا این حد...
روز بعد رفتنش من شدم #ممنوعه...
اصلا وجه تسمیه این پیج همین بود...
ممنوعه یعنی من...
ممنوعه یعنی دوست داشتن یکی، تو دنیایی که دوست داشتن بیشتر حرفه تا عمل...
ممنوعه یعنی دوستت دارمی که سقط میشه...
یعنی له له زدن برای به زبون آوردن دوستت دارم اما ممنوع بودن...
یعنی دوستت دارم هاتو پشت هزارتا ان شاءالله مخفی کردن...
یعنی لرزیدن صدات وقت شنیدن صدای غمگینش و آروم اشکاتو پاک کردن...
یعنی زل زدن به عکساش به جای خودش...
یعنی هزار بار تو ذهنت تصور کنی تو این یکسال چقدر تغییر کرده؟!
یعنی هر بار دردش رو قبل خودش حس کنی و تو دلت بگی:
دردات به جونم یارجان... تصدق صدای خسته و بی رمقت...
ممنوعه یعنی بعد 20 ساعت شیفت، به جای خوابیدن، سرت رو بذاری رو بالشت و آروم گریه کنی...
گریه کنی چون تو ممنوعی...
#الهام_جعفری
#ممنوعه
۱۸۷.۵k
۲۸ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.