دلایل عقلی و قلبی

🧡دلایل عقلی و قلبی 🧡

🦋نوجوانی ۱۶ ساله هستم و گاهی برای زیارت چادر به سر می کردم. داستان از آنجا شروع شد که با دوستانی ارتباط پیدا کردم که مذهبی بودند با هر کس که صحبت می کردم از چادرشان می‌گفتند. از آرامشی که باهاش دارند، از اینکه متلک نمی‌شنوند، یا جنس متلک ها فرق می کند از اینکه دیگه مزاحمت معنایی ندارد، از این که به گفته یک شهید عزیزی : «سیاهی چادرشان واسه دشمن ترسناک تر هست تا سرخی خون شهدا»، از این‌‌که چادر هدیه فاطمه زهرا(سلام الله علیها) به دختران است واسه آسمانی شدن روی زمین. وقتی کلمه ( جلباب) توی قرآن که همان چادره، را از آنها شنیدم دیگه حرفی نداشتم واسه گفتن..

🦋توی ماه رمضون سال قبل یه روز امتحانی چادر سر کردم و دیدم خیلی سخته به خدا گفتم شرمنده، من بمیرم هم نمیتونم بپوشم. اما از اوایل ماه محرم بود که نمیدونم چی شد که این بال های سیاه رنگ دیگه از سرم پایین نیومد. وقتی می پوشمش فکر می‌کنم دارم رو ابرا تو آسمون راه میرم. وقتی همه با اخم به من نگاه می کنن علاقه‌ام به چادر بیشتر میشه. دیگه شده ناموسم... راستی به تولدش نزدیکم... دعاکنید لایقش باشم...
#چی_شد_چادری_شدم
#بریده_کتاب
#حجاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
دیدگاه ها (۲)

🦋 ساده بودم و پوشیده، اما چادر سر نمی‌کردم سوم دبیرستان که ب...

🎀من همین امروز چادری شدم، پنجم آبان ۱۳۹۰🎀🦋با سلام! من همیشه ...

🧕🏻یک دوست خوب🧕🏻 🦋از همشون بدم میومد منظورم چادریها هستند، هی...

🌹مشهدی ها تا به حال، در هیچ تظاهراتی، بیشتر از ده شهید نداده...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط