همه بر سر زبانند و

‏همه بر سَرِ زَبانَند و
تو در میانِ جانی..
دیدگاه ها (۳)

داشتم از این شهر میرفتمصدایم کردیجاماندم

بی عشق زیستن را جز نیستی چه نامم ؟یعنی اگر نب...

حتی اگر نباشیمی آفرینَمَتچونان که التهابِ بیابانسراب را...

چون خیال تودرآید به دلمرقص کنانچه خیالات دگرمست درآید به میا...

همیشه چشمها راستگو تر از زبانند..

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط