دلم یک خیال آسوده مثل پیدا کردن مآمآن میان شلوغی ها،
دلم یک خیال آسوده مثل پیدا کردن مآمآن میان شلوغی ها،
یک ذهن بی دغدغه مثل اواخر خردادُ بعد از امتحانات،
یک ذوق ناتمام برای بیست شدن کارنامه و جایزه گرفتن از بابا را می خواهد! ...
یک خوشحالی از ته دل مثل شکستن قلک و پنجاه تومان پول جمع کردن،
دلم یک کِیف از عمق جان مثل یخمکهای رنگی خوردن در ظهر داغ تابستان،
یک خواب بعد از ظهر دلچسب در زمستان،روی پای مادر بزرگ با قصه های قشنگ و کنار والر نفتیاش،
یک خاله بازی با دوست هایم که آخرش هم سرِ اسم گذاشتن برای عروسکهامان دعوایمان میشد! ...
دلم یک چشم بستن و پر کشیدن به گذشتهها را میخواهد!
دلم؛دل بودن مثل قبلا ها را می خواهد ...
یک ذهن بی دغدغه مثل اواخر خردادُ بعد از امتحانات،
یک ذوق ناتمام برای بیست شدن کارنامه و جایزه گرفتن از بابا را می خواهد! ...
یک خوشحالی از ته دل مثل شکستن قلک و پنجاه تومان پول جمع کردن،
دلم یک کِیف از عمق جان مثل یخمکهای رنگی خوردن در ظهر داغ تابستان،
یک خواب بعد از ظهر دلچسب در زمستان،روی پای مادر بزرگ با قصه های قشنگ و کنار والر نفتیاش،
یک خاله بازی با دوست هایم که آخرش هم سرِ اسم گذاشتن برای عروسکهامان دعوایمان میشد! ...
دلم یک چشم بستن و پر کشیدن به گذشتهها را میخواهد!
دلم؛دل بودن مثل قبلا ها را می خواهد ...
۲۶۰
۱۶ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.