من نددم دو صنوبر را با هم دشمن

من نديدم دو صنوبر را با هم دشمن.
من نديدم بيدی، سايه‌اش را بفروشد به زمين.
رايگان می‌بخشد، نارون شاخه‌ی خود را به كلاغ.
دیدگاه ها (۱)

ای مرغ‌های طوفان! پروازتان بلند.آرامشِ گلولهٔ سربی رادر خونِ...

یادآوری:خدا منتظره تو باورش کنی تا خودش همه چیو برات درست کن...

¦ خدا وقتی مادر رو آفرید...¦ قلبش رو به دو² نیم تقسیم کرد.¦ ...

✍️ تلنگر✅ دو متن کوتاه بسیار با ارزش :❣️1- از دیگران شکایت ن...

🚩اطلاعیهراهپیمایی خودجوش مردم انقلابی قم در حمایت قاطع از عل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط